۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

پیروزی تراکتور در اولین دیدار تدارکاتی

دو تیم تراکتورسازی تبریز و الشعب امارات ساعت 18 ديروز به مصاف یکدیگر رفتند که اين ديدار، با پیروزی تراکتور همراه بود.
 به گزارش خبرنگار کلوپ هواداران تراکتورسازی تبریز، تیم تراکتور که در تعطیلی لیگ برتر برای برگزاری اردوی چند روزه در امارات به سر می برد، عصر امروز به مصاف تیم الشعب امارات رفت. در این دیدار دوستانه که در دوبی برگزار شد، تراکتور توانست با 2 گل لئوناردو پیمنتا، بازیکن برزیلی خود در دقايق 17 و 73، از سد حریف اماراتی خود بگذرد. تیم الشعب امارات در این بازی از تیم دوم خود استفاده کرده بود و به نفرات اصلی خود در این دیدار استراحت داد.
الشعب در سال 1974 تاسیس شده است در امارات لقب تکاوران را به خود اختصاص داده  است و قبل از این نیز از بازیکنان ایرانی همچون: حسن فرکی، علی سامره، جواد کاظمیان، مهرزاد معدنچی، میثم بائو بهره برده است. تراکتور در دیگر دیدار تدارکاتی خود روز جمعه به مصاف تيم نصاف ازبكستان، كه در رده سوم ليگ برتر ازبكستان قرار گرفته و چهار بازيكن ملي پوش دارد خواهد رفت.
امیر توپچی پور

هزینه بیمارستان هوادار تراکتور توسط باشگاه پرداخت شد

 پس از گذشت مدتی از آسیب دیدگی هوادار تراکتور در بازی مقابل نفت امروز(یکشنبه)، بخشی از هزینه های بیمارستان توسط باشگاه پرداخت شد.
به گزارش خبرنگار کلوب هواداران تراکتورسازی، برخلاف شایعاتی که در طول چند روز گذشته در برخی از روزنامه ها و سایت ها مبنی بر پرداخت هزینه های بیمارستان «علی عابدینی» دیده می شد، باخبر شدیم که هنوز این مبلغ به دست خانواده این هوادار نرسیده است و تصمیم گرفتیم تا به پیگیری این موضوع بپردازیم.
دیروز طی تماسی تلفنی که با آقای «رحمان یاوران»، قائم مقام کاونون هواداران تراکتورسازی داشتیم، وی ابراز کرد که مبلغ مورد نظر توسط باشگاه پرداخت شده است و برای پیگیری جزئیات دلیل عدم دریافت این مبلغ توسط خانواده این جوان، خواستار دیدار حضوری شد. به همین دلیل دیروز به باشگاه رفتیم تا پیگیر امورات این هوادار 20 ساله باشیم و خوشبختانه دیروز با پیگیری های انجام شده توسط کلوب هواداران و همکاری های کانون هواداران باشگاه، مقرر شد تا مبلغ مورد نظر امروز پرداخت شود.
پس از کش و قوس های فراوان، امروز صبح مبلغ 12 میلیون و 600 هزار ریال بابت هزینه های بیمارستان به خانواده عابدینی، پرداخت شد و همچنین، قائم مقام کانون هواداران باشگاه تاکید کرد مابقی وجوه طی روزهای آینده پرداخت خواهد شد. لازم به ذکر است علی عابدینی هوادار 20 ساله تراکتور در دیدار تراکتور با نفت، دچار حمله قلبی شده بود و تا چند روز پیش، در کما بود. در روزهای اولیه وقوع این حادثه ناخوشایند، سردار جعفری، مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی تراکتورسازی تبریز با حضور در بیمارستان، به خانواده این هوادار، قولی مبنی بر پرداخت تمامی هزینه های بیمارستانی این هوادار توسط باشگاه را داد.
با وجود گذشت بیش از یک ماه، علی عابدینی همچنان در بیمارستان بستری میباشد و امید است با بهبودی کامل، طی روزهای آینده به آغوش گرم خانواده خویش بازگردد.
در انتها لازم دیدیم از طرف مجموعه هواداران تراکتورسازی تبریز تشکر ویژه ای از مسئولان باشگاه از جمله سردار جعفری به دلیل همکاری با کلوب هواداران تراکتورسازی و یاری این هوادار را داشته باشیم.
خبرنگار کلوپ هواداران: امیر توپچی پور

اینجا آذربایجان است، مهد فرهنگ و تمدن فوتبال

بامداد امروز از شبکه سه سیما تماشاگر بازی تیم های بارسا و بیلبائو بودم همین که سوت آغاز بازی بصدا در آمد و آن شور و حال مرگبار استادیوم سن مامنز را دیدم به ناگاه فلاش بکی شیرین و دلچسب به بهار سال 1388 زدم، آنجا که دو تیم از دو کشور متفاوت (بقول مردمانشان) در فینال جام پادشاهی کشور سومی (اسپانیا) به مصاف هم رفتند، فینالی پرهیجان و پرگل و پر از نکته. آن شب نه تنها برای حاضرین در استادیوم که برای بنده نیز شبی خاطره انگیز بود اگر اشتباه نکنم آن بازی 4 بر 1 بنفع کاتالانها بپایان رسید. ابتدا توکره برای بیلبائو و سپس توره - مسی - بویان و ژاوی برای بارسا گلزنی کردند. اولین نکته جالب بازی آن بود که اکثریت حاضرین در مستایا هواداران متعصب بیلبائو بودند. جالب بود، آنجا براحتی می شد معنا و مفهوم عشق و تعصب را درک کرد. علی رغم پائین بودن سطح رفاه و میانگین درآمد سرانه در ایالت باسک نسبت به کاتالونیا برتری سکوها از آن باسکی ها بود و باسکی ها استادیوم اختصاصی والنسیا را در آن کارزار به دیگی جوشان مبدل کرده بودند.
همگی سرپا و خستگی ناپذیر تیمشان و حتی فراتر از تیمشان، هویتشان را تشویق نه می پرستیدند، خلاصه مطلب بازی با فشار بیلبائو و با ریتم هجومی که بر گرفته از مارش آوائی هوادارانش بود آغاز شد و تا دقایق 55، 60 بازی نتیجه ای که اسکوربورد استادیوم از جدال ایشان نمایش می داد تساوی یک یک بود تا در این دقایق کاتالانها به لطف تاکتیک تیمی فوق برتر خویش حریف را از پای در آوردند ولی سکوهای باسکی ها همچنان پرتوان بود و سرزنده، در این بین یکی از هواداران کم طاقت بیلبائو از کوره در رفته و شئی به داخل زمین پرتاب می کند که این حرکت او قبل از کل عالم توسط هم قطارانش نکوهیده می شود و براساس آنچه دوربین های تیزبین ماتادورها ثبت کرد فرد خاطی خود نیز بلافاصله از کرده اش پشیمان گشته بود سوت پایان بازی بصدا در می آید و بارسلونا در نهایت شایستگی به مقام قهرمانی ((کوپا دل ری)) می رسد و هوادارانش شروع بخواندن سرود قهرمانی می کنند که ناگهان ...
ناگهان صدای بزم و شادی ایشان با فریاد های مهیب باسکی ها که در حمایت از 11سربازشان بصدا درآمده محو می شود، کل دنیا به احترام این ملت، به احترام این تعصب و به احترام این فرهنگ و شعور خبردار می ایستند، طرفداران بیلبائو با شعارهای خویش بسان مادری مهربان بازیکنانشان را که در حکم فرزندی خطاکرده باشند بسوی خویش فرا می خوانند، چه صحنه ایست! حتی بویان، مسی، والدز، پویول، ژاوی و تؤره نیز وسوسه جام طلا را فراموش کرده اند و به این همه زیبائی خیره گشته اند، یسته و اورزائیز و اچبریا و لیورنته و سایر مردان بیلبائو بسان فاتحان دور افتخار در مستایا می زنند و مورد لطف مردمانشان هستند، خوان کارلوس (پادشاه کنونی اسپانیا) پسر ژنرال فرانکو نیز علی رغم تمایلات و اعتقاداتش مجبور است که لب به ستایش بگشاید و از زیبائی هائی که در آن شب دیده بنویسد، بالاخره مراسم اعطاي جوائز آغاز می شود، کاپیتان پویول آن جام زرین را از دستان پادشاه می گیرد. اچبریا و دوستانش نیز جام آکنده از عشق و ایمان را از دستان مردمانشان می گیرند.
در آن شور و حال ناگهان بخود آمده و می بینم که من نیز به احترام آن همه زیبائی به احترام آن مردمان دوست داشتنی سرپا ایستاده ام و اشک چشمانم را فراگرفته، جداً شاهد چه صحنه های غرور انگیزی بودم، صحنه هايی که می پنداشتم در تاریخ و فرهنگ فوتبال تکرار ناپذیر است، جداً شب بیاد ماندنی بود، فردای آنروز در جمع دوستان سرصحبت از آن اتفاقات گشودم و هرگونه که اندیشیدیم و قضیه را تحلیل نمودیم فقط به این نتیجه رسیدیم که سطح هواداری در آنجا بسیار بالاست و فرهنگ و شعور ملتشان نیز در حد اعلا و ممتاز است. آن روزها نیز تراختور بسان این روزها هم خوب می برد و هم خوب بازی می کرد، یادم رفت بگویم سال آخر حضور تراختور در لیگ یک بود، لیگی که تراختور استارتش را بسان امسال از نیم فصل دوم زده بود و مدام پشت سرهم می برد و از شاهین بوشهری که در نیم فصل اول 12 امتیاز پیش بود، با یک امتیاز اختلاف پیشی گرفته بود.
تراختور به شیرین فراز رسید، شیرین فرازی که نوستالژی تلخی در ذهن هواداران بود و یادآور آن شکست تلخ و تاریخی 2 بر 1. آن روز را خوب بیاد دارم، روز شومی بود، اصلا احساس خوبی نداشتم، بعد از مدت ها میشد به وضوح تشخیص داد که تدابیر امنیتی شدید گشته و باد بهاری ناخوشایندی در اوج پرتوافشانی خورشید در حال وزیدن بود (مثال آب و هوای تبریز) بازی شروع شد، که ای کاش شروع نمی شد عجب مهاجم چقری داشت شیرین فراز هر بار که رامین باتعصب (رامین محمدپور) و سید (میرعلی شفیعیان) اشتباه کردند این مهاجم کوتاه قامت تور دروازه تراکتور را به لرزه درآورد، این مهاجم کسی نبود جز محمد احمدپوری خودمان که در آن روز تلخ سه بار دروازه تیممان را گشود و حالمان را گرفت، اما... اما بعد از بازی اتفاقی رخ داد که تاریخ فوتبال دنیا را دگرگون ساخت، اتفاقی که مدال عزت و غرور برای آذربایجانیان به ارمغان داشت، علی رغم تلاش های پشت پرده برخی مسئولان و مربیان به اصطلاح بومی برای سمت و سو دادن شعارهاي بعد از بازی و در صورت باخت احتمالی تیم علیه سرمربی و بازیکنان، مردم آذربایجان صفحه زرین دیگری در تاریخ و فرهنگ فوتبال ورق زدند.
آذربایجانیان از غنای فرهنگی خود در کالبد فوتبال دمیدند و کاری کردند که به شهادت شاهدین اشک از دیده گان سرمربی و بازیکنان روانه شد و((تیراختور گئش گل بورا )) نوای دل نشینی بود که نه تنها در آنروز بلکه در فصل بعد و میدان های دیگر نیز به گوش خورد با بازگشت اسطوره به سطح اول فوتبال ایران نه تنها این فوتبال که کل فوتبال جهان شاهد و ناظر هزاران هزار زیبائی دیگر شد و روح فرهنگ در شریانهای این رشته ورزشی به جریان افتاد. مردمانی که خوب را از بد تشخیص میدهند و به رنگ و قوم و نژاد کاری ندارند و تنها بدنبال ارزش های والای انسانی اند، این گفته را حاج مایلی، دکترصدر، قاضی شریفی، پرویز مظلومی، حمید استیلی، قلعه نوعی، ابراهیم زاده، یاوری، مدیرروستا، مدیرعامل ملوان، فرستاده ویژه باشگاه گالاتاسارای، مسئولین ای اف سی و هر آنکس که هنوز سرسرای دلش را مال دنیا و هوس جاه نگرفته بارها معترف بوده و آنکس که پشت سر این مردم، بد گفته باید عیب کار در خویش بجوید که سخت کج راهه رفته است.
حال وقتی امشب در بازی بارسا - بیلبائو به هنگام تعویض ژاوی، ارناندس دیدم باسکی ها آنگونه به احترامش ایستادند و تشویقش کردند اصلا تعجب نکردم، چون این تشویق ها و خوشامد گوئی ها پیش کش ما تراختوری ها به کل حریفانمان است، تراکتوری هائی که به بزرگی و کوچکی حریف کاری ندارند، جایگاه حریف در جدول رده بندی را کاری ندارند، به حریف به دیده میهمان می نگرند و و احترامش واجب می دارند، خلاصه تیم حریف چه برنده و چه بازنده راضی از تبریز برمی گردند چون فوتبال در اینجا بمعنای حقیقی حرفه ای دنبال می شود و فوتبال حرفه ای بدان معنا نیست که برخی آن را برای خود دکه و محل کسبی کرده باشند، اینجا آذربایجان است، آذربایجانی که از ازل تا ابد مهد تمدن و فرهنگ بوده و خواهد بود، آذربایجانی که مردمانش اسوه غیرت و جوانمردی اند، مردمانی که پاک تینت پاک نهادند
اینجا آذربایجان است، مهد فرهنگ و تمدن فوتبال

مسی دوباره سلطان فوتبال جهان شد

ليونل مسي جايزه توپ طلا را از دست پپ گوآرديولا دريافت كرد.  در حالی که همه انتظار داشتند ژاوی بهترین بازیکن دنیا شود، دهان مسی هم از این انتخاب فیفا بازماند

به گزارش سرویس ورزشی تابناك ، این اولین باری است که دو جایزه توپ طلا و عنوان برترین بازیکن سال فیفا با هم تلفیق شده و عنوان یگانه ای به نام «برنده توپ طلای فیفا» به برترین بازیکن سال جهان اهدا می شود.

این در حالی بود که تشریفات این مراسم از بعدازظهر روز دوشنبه آغاز شد و پس از کنفرانس خبری برترینهای فوتبال زنان، کنفرانس خبری سه نامزد نهایی دریافت جایزه توپ طلای فیفا و مربیان نامزد کسب عنوان برترین مربی سال، برگزار شد.


مسی از میان سه نامزد نهایی دریافت این جایزه یعنی، آندرس اینیستا، ژاوی ارناندس و لیونل مسی به این عنوان رسید و توانست با کسب بیشترین آرا ، پادشاه فوتبال سال 2010 لقب بگیرد.

لیونل مسی در سال 2009 نیز موفق شده بود تا این جایزه معتبر را به خود اختصاص دهد و در سال 2010 نیز برای دومین سال پیاپی، این جایزه را به خانه برد.

زمانی که پپ گواردیولا برروی صحنه آمد و نام برنده این جایزه معتبر را از پاکت خارج کرد، شاید کمتر کسی انتظارش را داشت که نام مسی از پاکت خارج شود ولی وقتی گواردیولا نام ستاره آرژانتینی را برزبان آورد، مسی با چهره ای متعجب و دهان باز برروی صحنه آمد.

مسی پشت میکروفن قرار گرفت و در حالی که توپ طلا را در دست داشت، برای ثانیه هایی با دهان باز حاضران در سالن را نگاه می کرد!!!! ولی مسی درست شنیده بود.

او برای دومین سال پیاپی توپ طلای برترین بازیکن دنیا را مال خود کرد

آقای خاص برنده عنوان برترین مربی سال

ژوزه مورینیو، مربی پرتغالی باشگاه رئال مادرید که سال گذشته میلادی، فصلی خارق العاده را با اینتر سپری کرده و سه جام قهرمانی را با نرآتزوری فتح کرد، با پیشی گرفتن از بیسنته دل بوسکه و پپ گواردیولا، عنوان برترین مربی سال 2010 دنیای فوتبال را به خود اختصاص داد.

مارتا، برنده برترین بازیکن زن دنیا

مارتا، ستاره برزیلی دنیای فوتبال زنان، توانست پس از پیشی گرفتن از دو رقیب آلمانی اش برای پنجمین بار، عنوان برترین بازیکن دنیای فوتبال (زنان) را از آن خود کند.

شش بازیکن اسپانیایی در لیست یازده بازیکن برتر سال فیفا

یازده بازیکن(تیم منتخب فیفا در سال 2010 اعلام شد .نکته جالب توجه اینجاست که اکثریت بازیکنان این تیم را ستاره های اسپانیایی دنیای فوتبال تشکیل می دهند. در مجموع 6 بازیکن از تیم قهرمان دنیا در آفریقای جنوبی در این فهرست قرار گرفته اند: ایکر کاسیاس، پویول، پیکه، ژاوی ارناندس، اینیستا و داوید ویا اسپانیایی های این فهرست را تشکیل می دهند.کریس رونالدو، لیونل مسی، مایکون، لوسیو و اسنایدر هم این لیست را کامل می کنند


حاشیه های مراسم

 غیبت مورینیو در کنفرانس خبری

نکته جالب توجه اینجا بود که ژوزه مورینیو، مربی پرتغالی رئال مادرید که از ساعاتی پیش از اعلام نام «برترین مربی سال» ،انتخاب شدن او در  کسب این عنوان از سوی روزنامه مارکا فاش شده بود، به دلیل تاخیری که در پروازش به زوریخ ایجاد شده بود، نتوانست به موقع خود را به سالن محل برگزاری این مراسم برساند و غایب بزرگ کنفرانس خبری برترینهای فوتبال دنیا بود.

آقای خاص که سال 2010، با اینتر به سه عنوان قهرمانی در رقابتهای سری A، جام حذفی ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا دست یافته بود، رقابت حساسی با بیسنته دل بوسکه ،سرمربی تیم ملی اسپانیا و پپ گواردیولا، مربی جوان باشگاه بارسلونا داشت.


در اینجا می توانید صحبتهای نامزدهای نهایی کسب عنوان برترین مربی سال 2010 و نامزدهای کسب توپ طلای این سال، در کنفرانس خبری که  پیش از اهدای این جایزه برگزار شد، مطالعه کنید:

گواردیولا: روزی بی نظیر و غیر قابل تکرار

* لحظاتی بی نظیر و غیرقابل تکرار را پیش سرمی گذاریم و باید با افتخار برای دفاع از نام بارسا خدمت کرد. بهترین خاطره من در طول سال 2010، مربیگری بر این بازیکنان بود که این واقعا افتخار بزرگی برای من محسوب می شد.حضور من در اینجا، به این معنا نیست که من بهترین هستم،بلکه به این خاطر است که بر این بازیکنان مربیگری می کنم! درک کردن فلسفه باشگاهی مثل باشگاه بارسلونا در زمان کوتاه مدت، کار غیرممکنی است. الان سه نامزد نهایی دریافت توپ طلای فیفا، از رختکن بارسلونا هستند و آنهاشیوه ای را دنبال می کردند که فلسفه بیست، سی سال اخیر بارسا بوده است.

خیلی بعید است که یک بار دیگر سه بازیکن از رقابتهای لالیگای اسپانیا در فهرست نهایی نامزدهای دریافت توپ طلا قرار بگیرند. ما روز بی نظیر و غیرقابل تکراری را سپری می کنیم، نه به این خاطر که بارسا بهترین تیم دنیاست یا ما با سایرین متفاوت هستیم،بلکه به این دلیل که می توانیم با غرور از بارسا دفاع کنیم.


 دل بوسکه:موفقیت مربی،به بازیکنانی که دراختیار دارد بسته است

* ارزش  یک مربی خوب، به بازیکنانی است که در اختیار دارد. نباید ارزشهای فراوان تیمهای پایه ای را هم فراموش کرد.مربی ای خوب است که بازیکنان خوبی داشته باشد و به همین دلیل من در اینجا هستم. بهترین لحظه ای که در سال 2010 برای من رقم خورد، کسب عنوان قهرمانی در دنیا بود. به ویژه بعد از دیدار اسپانیا مقابل سوئیس لحظات خیلی سختی را پشت سر می گذاشتیم و در نهایت پختگی و بلوغ بازیکنان بود تا قدرت عبور از این چالش و حرکت رو به جلو را فراهم کرد.

همه ما از ارزش تیمهای پایه ای مطلعیم. باید به تیمهای پایه ای باور داشت. همیشه رسیدن به نهایت آمادگی فیزیکی، موضوع نگران کننده ای است ؛چون هر بازیکن در حقیقت یک موجود با مهارت های فیزیکی است که هر روز بهتر از قبل با رقات کردن کنار می آید.

 اینیستا: روز ویژه و زیبایی است

* از اینکه با دو هم تیمی ام در زوریخ هستم، بسیار خوشحالم و احساس غرور می کنم. برنده این جایزه، قطعا لیاقتش را داشته و مطمئن باشید که  همه از این بابت خوشحال می شوند. این روز را همه به خاطر می سپارند. امروز روزی ویژه و زیباست.

مسی:با حمایت هم تیمی هایمان اینجا هستیم

* برای من قهرمانی در جام جهانی مهمتر از کسب مجدد توپ طلاست. اگر ما اینجا در زوریخ هستیم، برای هواداران بارسلونا خیلی خوشحال کننده و شادی آور است ولی اگر راستش را بخواهید ترجیح می دادم تا به جای کسب مجدد این جایزه، در جام جهانی به قهرمانی می رسیدم.

دقیقا نمی دانم که کدام لحظه را باید مهمترین لحظه فوتبالی ام در سال2010 بدانم، چون سال فوق العاده ای را پشت سرگذاشتیم. ولی من این شانس را نداشتم که در جام جهانی قهرمان شود. ما از سوی هم تیمی هایم خیلی حمایت شدیم. حمایتی که از سوی تمام هم تیمی هایم داشتم عالی بود، همچنین حمایت لاماسیا (آکادمی فوتبال بارسلونا) و باشگاه هم پشت سر ما بود.

 ژاوی: فوتبال بارسا صادرکردنی نیست

* اگر ما اینجا حاضریم، این نتیجه تلاش گروهی ماست. سبک بازی تیم پایه ای ما قابل صادر کردن نیست و تفاوت بزرگی که بارسا با سایر تیمها دارد در این است که سران باشگاه ما را به همان شیوه تمرینی ای که در 9 یا 10 سالگی در این باشگاه انجام می دادیم، تشویق می کنند. ارزشها، دیدگاه ها و مفاهیم فوتبالی ما از آن زمان تاکنون ثابت و یکسان بوده و از اینکه در بهترین   مدرسه فوتبالی دنیا رشد کرده ام،احساس غرور می کنم. اگر بارسا نبود، نمی توانستم در تیم ملی اسپانیا هم موفق باشم.

فهرست همه برندگان توپ طلا و برترین بازیکنان فیفا!
در سال 1991 فیفا تصمیم به برگزیدن بازیکنی به عنوان«برترین بازیکن سال فیفا» گرفت و همین باعث شد تا هر سال دو جایزه جداگانه به برترین بازیکن سال اهدا شود.

استفان کورتس، نگاهی به تمام برندگان عنوان«بهترین بازیکن سال فیفا» و دارندگان توپ طلا انداخته است

توپ طلا و دارندگان عنوان «برترین بازیکن سال فیفا» که از امسال با هم ادغام شده اند انداخته است.

اولین بار توپ طلا در سال 1956 توسط مجله فرانسوی «فرانس فوتبال» اهدا شد و «استنلی متئوس» این جایزه را به خود اختصاص داد.بازیکنان بزرگی که این جایزه را به خود اختصاص دادند، آلفردو دی استفانو، ریموند کوپا، اوسبیو، یوهان کرویف، فرانس بکن باوئر و میشل پلاتینی بودند
برندگان توپ طلا  و برترین بازیکنان سال فیفا از سال 1956 تا کنون به شرح زير هستند:
استنلی متئوس 1956
 آلفردو دی استفانو 1957
 ریموند کوپا 1958
 آلفردو دی استفانو 1959
 لوئیس سوارس 1960
 عمر سیوری 1961
 جوزف ماسوپوست 1962
 لو یاشین 1963
 دنیس لا 1964
 اوسبیو 1965
 بابی چارلتون 1966
 فلوریان آلبرت 1967
 جرج بست 1968
 جیانی ریورا 1969
 گرد مولر 1970
 یوهان کرویف 1971
 فرانس بکن باوئر 1972
 يوهان کرویف 1973
 یوهان کرویف 1974
 اولگ بلوخین 1975
 فرانس بکن باوئر 1976
آلن سیمونسن 1977
 کوین کیگان 1978
کوین کیگان 1979
 کارل هاینس رومنیگه 1980
 کارل هاینس رومنیگه1981
 پائولو روسی 1982
 میشل پلاتینی 1983
 میشل پلاتینی 1984
 میشل پلاتینی 1985
 ایگور بلانوف 1986
 رود گولیت 1987
 مارکو فان باستن 1988
 مارکو فان باستن 1989
 لوتر ماتئوس 1990
ژان پیر پاپین -بهترين بازيکن: لوتر ماتيوس1991
مارکو فان باستن - بهترين بازيکن: مارکو فون باسن 1992
روبرتو باجو - بهترين بازيکن: روبرتو باجو 1993
هریستو استویچکوف   بهترين بازيکن: روماريو 1994
ژرژ وآ -بهترين بازيکن:ژرژ وآ 1995
رونالدو - بهترين بازيکن:ماتیاس سامر 1996
 رونالدو- بهترين بازيکن:رونالدو 1997
زین الدین زیدان- بهترين بازيکن: زین الدین زیدان 1998
ریوالدو – ریوالدو 1999
لوئيس فيگو -بهترين بازيکن زین الدین زیدان 2000
مایکل اوون- بهترين بازيکن لوئيس فيگو 2001
رونالدو –  بهترين بازيکن رونالدو 2002
پاول ندود- بهترين بازيکن  زین الدین زیدان  2003
آندری شوچنکو  - بهتري بازيکن رونالدینیو 2004
رونالدینیو – بهترين بازيکن رونالدینیو 2005
فابیو کاناوارو – بهترين بازيکن فابیو کاناوارو 2006
کاکا – بهترين بازيکن کاکا 2007
کریس رونالدو – بهترين بازيکن کریس رونالدو 2008
لیونل مسی - بهترين بازيکن  لیونل مسی 2009
لیونل مسی - بهترين بازيکن  لیونل مسی 2010

به عنوان مثال در سال 1996، فرانس فوتبال جایزه توپ طلای سال را به ماتیاس سامر آلمانی داد ولی فیفا چندان تحت تاثیر عملکرد ستاره آلمانی و قهرمان رقابتهای یورو1996 قرار نگرفت و به جای او، عنوان «برترین بازیکن سال فیفا» را به رونالدو داد.

البته در اکثر مواقع دارنده توپ طلا ، به عنوان برترین بازیکن سال فیفا نیز انتخاب می شد و بازیکنانی مثل لیونل مسی، رونالدو،زیدان و ژرژ وآ هر دو عنوان را در یک سال کسب کردند.
از همین رو سران فیفا و مجله فرانس فوتبال تصمیم گرفتند تا جایزه شان را به صورت مشترک اهدا کنند و باید منتظر ماند و دید امسال چه بازیکنی این جایزه را مال خود خواهد کرد.

5 بازيكن ايالت جدايي طلب كاتالان در لیست تیم منتخب فیفادر سال 2010

یازده بازیکن (تیم منتخب )فیفا در سال 2010 دقایقی پیش اعلام شد و اکثریت بازیکنان این تیم را ستاره های اسپانیایی دنیای فوتبال تشکیل می دهند. در مجموع 6 بازیکن از تیم قهرمان دنیا در آفریقای جنوبی در این فهرست قرار گرفته اند كه 5 بازيكن متعلق به تيم بارسلونا هستند : ایکر کاسیاس، پویول، پیکه، چابی ارناندس، اینیستا و داوید ویا اسپانیایی های این فهرست را تشکیل می دهند.کریس رونالدو، لیونل مسی، مایکون، لوسیو و اسنایدر هم این لیست را کامل می کنند
تیم بارسلونا در این لیست شش نماینده دارد (پیکه، پویول،چابی، اینیستا ،ویا و مسی) ؛ سه بازیکن از اینتر هم در این لیست قرار دارند ( مایکون، لوسیو و اسنایدر) و رئال مادرید با دو نماینده،(کاسیاس و رونالدو) این لیست یازده نفره را تکمیل می کند

 Iker, Xavi, Ineista, Piqué, Puyol y Villa

برخورد سرد و مغرورانه سیدکا با قطبی

مازیار ناظمی خبرنگار صداو سیما در اخرین پست وبلاگش از حاشیه کنفرانس مطبوعاتی امروز مربیان دو تیم عراق و ایران روایتی کوتاه منتشر کرده است :
صحنه های زیادی در زندگی من را ناراحت کرده ولی یکی از اون لحظات کنفراس مطبوعاتی سیدکا سرمربی مغرور تیم عراق بود . کلی رجز خواند برای تیم ملی و خبرنگاران دست اخر هم که می خواست بره با قطبی روبرو شد انگار نه انگار! وقتی خبرنگاران ایرانی گفتند ایشون قطبیه سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با گفتن یک کلمه بله می دانم از جلوی قطبی رد شد و رفت  !
 امیدوارم بچه های ایران فردا جواب خوبی به این مربی مغرور در زمین بازی بدهند

آشنايي با عراق و سيستم 1-3-2-4: سيدكا 6 عراقي در ايران بازي كرده اند

تيم ملي عراق برنامه هاي بسياري براي بازي برابر ايران در سر دارد.سيدكا به خوبي مي داند اگر ايران را ببرد مي تواند نيمي از راه صعود را طي كند. بر همین اساس سيدكا تيمش را با روش 1-3-2-4 به ميدان مي فرستد.
به گزارش گل در اين روش محمد كاسد دروازه بان عراق خواهد بود. دو مدافع مياني اين تيم سالهاست كنار يكديگر بازي مي كنند. سلام شاكر و علي حسين رحيمه بازيكناني هستند كه در مركز خط دفاعي عراق بازي خواهند كرد.
باسم عباس مدافع چپ خواهد بود و سامال سعيد در سمت راست خط دفاعي بازي خواهد كرد. نشات اكرم و يكي از بين قضي منير يا سامر سعيد هافبك هاي تدافعي عراق خواهند بود. سه بازيكن با تجربه و خطرناك پشت سر تك مهاجم عراق بازي مي كنند. >
علا عبدالزهرا، عماد رضا و يكي از بين هوار ملا محمد و كرار جاسم كه احتمال حضور اولي بيشتر از دومي است پشت تك مهاجمي به نام يونس محمود به ميدان خواهند رفت.
به گزارش گل  نكته جالب درباره عراقي ها اينكه 7 بازيكن اين تيم در ليگ قطر بازي مي كنند. سلام شاكر در الخور، حسين رحيمه و نشات اكرم در الوكره، قضي منير در القطر، مصطفي كريم در السيسيليه، علا عبدالزهرا در الخروطيات و يونس محمود در الغرافه توپ مي زنند.
 نكته ديگر درباره تقابل ايران و عراق اينكه 6 عراقي سابقه حضور در ليگ ايران را در كارنامه دارند. باسم عباس مدتي در استقلال اهواز دوران كاملا ناموفقي را پشت سر گذاشت. علا عبدالزهرا مدت كوتاهي در 17 سالگي در مس كرمان بازي كرد.
 محمد علي كريم هم فصل گذشته را خيلي ناموفق در مس سپري كرد. عماد رضا مدتها در فولاد و سپاهان توپ زد و حالا بازيكن شاهين بوشهر است. هوار ملا محمد مدتي در پرسپوليس بازي كرد و حالا به اعتقاد استقلالي ها بازيكن اين تيم به حساب مي آيد. كرار جاسم هم يكي دو فصلي است به ليگ ايران كوچ كرده و در تراكتورسازي توپ مي زند.

۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

سکوت هدایتی شکست:در مورد علی کریمی باید منطقی تصمیم می گرفتیم/ علیرغم میل باطنی ام رضایت نامه کریمی را دادم

حسین هدایتی، مالک و رئیس مجمع باشگاه استیل آذین پس از 5 ماه سکوت خود را شکست و با سایت این باشگاه به گفت و گو پرداخت. نتایج نامطلوب تیم استیل آذین و بروز حاشیه های متفاوت در این تیم با وجود همه تلاش های انجام شده و جذب بازیکنان با کیفیت در ابتدای فصل باعث شده بود تا حسین هدایتی، مالک باشگاه استیل آذین حدود 5 ماه سکوت پیشه کرده و تنها نظاره گر این اتفاقات ناخوشایند باشد اما تعطیلات نیم فصل بهترین فرصت بود تا دقایقی پای صحبت های فردی بنشینیم که علی رغم مشکلات فراوان بازهم استیل آذین را به عنوان تنها باشگاه خصوصی حاضر در لیگ برتر، استوار نگه داشته است.
گفت وگوی حسین هدایتی را در زیر می خوانید:
*ابتدا نظرتان را از نتایج به دست آمده در نیم فصل اول بگویید؟
در ابتدای فصل طبق برنامه ای که داشتیم با قدرت کار خودمان را شروع کردیم اما باید اعتراف کنم متاسفانه در برخی از تصمیماتمان دچار اشتباهاتی شدیم و این مسائل باعث شد ضربه بخوریم. جا دارد همین جا به خاطر این اتفاقات از هواداران خودمان عذرخواهی کنم.
*این اشتباهات از سوی چه کسانی سر زد؟
همه ما اشتباهاتی داشتیم. علی رغم اینکه مدیران وقت باشگاه تمام زحمات خود را کشیدند ولی بازهم تکرار می کنم اشتباهات باعث شد تا حاشیه ها بلافاصله برما غلبه کنند تا کار ما به اینجا کشیده شود اما خوشبختانه دوستان در حال حاضر با درایت و تدبیر و امیدوار به آینده در تلاش هستند تا در نیم فصل دوم با پروین و خاکپور به اهداف خود رسیده و نتایج نیم فصل اول را جبران کنند.
 *آیا پشیمان نیستید که به این فوتبال پر از حاشیه، چالش و مملو از اتفاقات غیرفوتبالی آمدید؟
خیر، پشیمانی در کار نیست. ما به لطف خدا و با انگیزه خدمت به جوانان کار خودمان را در استیل آذین اغاز کردیم و خدا راشکر توانستیم دل جوانان را تا حدودی به دست آوریم و جایگاه خوبی پیدا کنیم. اغلب افراد می دانند که در فوتبال ما منافع مالی وجود ندارد.
*یعنی بخش خصوصی فقط باید در فوتبال ما ضرر کند؟
من باز هم می گویم فوتبال ما به هیچ عنوان درآمدزا نیست و هیچکس نمی تواند این تهمت را به من بزند که در این فوتبال با توجه به هزینه هایی که کرده ام، درآمدزایی هم داشته ام. باور کنید تنها و مهم ترین انگیزه من در فوتبال عشق و علاقه و خدمت به فوتبال و جوانان این مرز و بوم بوده است. *پس اجازه بدهید این سوال را بپرسیم که آیا پشیمان نیستید که با بخش خصوصی وارد فوتبال شده اید؟
بازهم پاسخ من منفی است و پشیمان نیستم اما من از دوستان خود در فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی می خواهم که واقعا از بخش خصوصی حمایت کنند تا این بخش هم بتواند خدمات خودش را ارائه کند. قطعا اگر این از این بخش حمایت شود امثال من میدان را خالی نمی کنیم و با قدرت کارمان را ادامه می دهیم.
*اما شاید حضور امثال شما در بخش خصوصی، دولتی ها را ناراحت کند ؟
 سوال جالبی بود. قطعا ما اگر ببینیم چنین اراده و علاقه ای وجود دارد که از پول بیت المال و جیب دولت در فوتبال هزینه شود و به بخش خصوصی هم اهمیتی نمی دهند، شک نکنید که میدان را خالی کرده و عرصه فوتبال را ترک می کنیم و به دنبال کار دیگری می رویم.
*به همین دلیل انتخاب مدیر عامل جدید را به تعویق انداخته اید ؟
 خیر، ربطی به این موضوع ندارد . تجربه به من ثابت کرد که با تامل بیشتر، صبوری و حوصله فرد مورد نظرم را برای پست مدیر عاملی باشگاه انتخاب کنم و شتابزده و باعجله تصمیم نگیرم. به همین دلیل به دنبال فردی هستم که عقاید و سیاست هایش با هیات مدیره و مالک باشگاه هماهنگ تر باشد . رایزنی هایی در این باره انجام داده ام تا فرد صادق و مورد اعتمادم را پیدا کنم، توافقاتی هم انجام شده و به زودی اسم فرد مورد نظرم را اعلام خواهم کرد.
*برخی می گویند هدایتی مدیری را دوست دارد که بتواند همواره در کارش دخالت کند.
واقعا اینطور نیست. هدایتی به جز موفقیت باشگاه و خوشحالی هواداران چیز دیگری نمی خواهد. من مدیری می خواهم که با تدبیر و بدون عجله تصمیم بگیرد تا به حاشیه سازان فرصت ایجاد حاشیه و اختلاف ندهد. من در زمانی اعلام کردم که نیستم و فقط کنار تیم خواهم بود اما شما دیدید که چه اتفاقاتی افتاد.
*در این میان هم از برخی رسانه ها که علیه شما جوسازی می کردند هم ناراحت بودید. حتی از برخی رسانه ها شکایت هم کردید.
من ابتدا جا دارد از روزنامه های سیاسی و ورزشی کشور که بدون هیچ چشم داشتی از بخش خصوصی حمایت کردند، تشکر کنم. اخیرا در یکی از روزنامه های ورزشی برخی دروغ پردازی ها و شایعه پراکنی های علیه باشگاه استیل آذین شده بود که من هم سعی کردم در جلسه ای با مسئولان این رسانه خوب ورزشی، دلایل این موضوع را با مستنداتی که داشتم جویا شوم. خوشبختانه سوء تفاهمات برطرف شد تا ما هم شکایت خودمان را از این رسانه پس بگیریم. من برای تمام رسانه های نوشتاری و غیره که واقعا با پوشش اخبار درست و واقعی قصد کمک به ورزش را دارند آرزوی موفقیت می کنم و باز هم تاکید می کنم که با هیچ فردی مشکلی ندارم.
*آیا اگر رسانه ای شما را نقد کند، از نظر شما جزو رسانه های بد است؟
خیر، اصلا اینطور نیست. من عاشق نقدهای منصفانه و خبر های راست هستم نه دروغ و حاشیه سازی. من می گویم با حمایت از بخش خصوصی می توانیم موجب توسعه فوتبال کشورمان شویم. در این بین نقدهای منصفانه و دلسوزانه مختلفی وجود دارد که از آنها استفاده می کنیم اما بازهم تکرار می کنم با دروغ پردازی و تهمت های ناروا مشکل فوتبال ما حل نمی شود. این نظر من است. واقعا از شما می پرسم حرف من اشتباه است؟
*بگذریم، ماجرای علی کریمی و استیل آذین به کجا کشیده شد؟
علی کریمی دوست و رفیق بسیار خوب من است. کریمی سرمایه فوتبال این مملکت است و باید قدر ایشان و امثال او را بدانیم. من می دانم هر باشگاهی دوست دارد بازیکنی مثل کریمی را در اختیار داشته باشد اما ما متاسفانه بعد از اتفاق تلخی که در تمرینات افتاد و باعث بروز دلخوری و کدورت میان کادر فنی و کریمی شد، باید این موضوع را حل می کردیم و یک تصمیم منطقی می گرفتیم. علی کریمی یک بازیکن حرفه ای است که در بالاترین سطح فوتبال اروپا حضور داشته و باید در سفرش به امارات، سلسه مراتب را رعایت می کرد.
 *منظورتان همراهی تیم الاهلی است ؟
 بله، ایشان باید با علی پروین و خاکپور و یا حتی سرپرست تیم هماهنگ می کرد تا در تمرینات حاضر نشود و برای همراهی الاهلی به خارج از کشور برود. متاسفانه ایشان به عنوان یک بازیکن حرفه ای به وظیفه خود عمل نکرد. از آن طرف کادر فنی ما هم باید بیشتر صبوری و حوصله به خرج می داد اما این اتفاق نیفتاد و علی کریمی در اختیار باشگاه قرار گرفت.
*حالا تصمیم شما چیست ؟
با توجه به اینکه علی کریمی با تصمیم کادر فنی در اختیار باشگاه قرار گرفته و با توجه به تقاضای علی کریمی و توافقات انجام شده علی رغم میل باطنی ام رضایت نامه این بازیکن را صادر می کنیم تا به هر تیمی که دوست دارد، برود و فوتبالش را در تیم دیگری ادامه دهد. باور کنید این تصمیم برای من بسیار سخت و دشوار بود چون همه می دانند من به کریمی چه علاقه ای دارم اما باید این اتفاق می افتاد.
 *از باشگاه الاهلی هم شکایت خواهید کرد ؟
باشگاه الاهلی یکی از بزرگ ترین و بهترین باشگاه های امارات است و من برای آنها احترام خاصی قائلم و همیشه برای الاهلی آرزوی موفقیت می کنم. خبری را مبنی بر شکایت از باشگاه الاهلی شنیدم که بسیار ناراحت شدم. ما هیچ گونه شکایتی از باشگاه الاهلی نداریم و برای این تیم آرزوی موفقیت می کنیم.
* به نظر شما با رفتن کریمی وضعیت استیل آذین بدتر نمی شود ؟
 ما در ابتدای فصل طبق برنامه و اهدافی که داشتیم یارگیری کردیم اما بازهم اعتراف می کنم اشتباهات به ما ضربه زد تا شرایطی پیش بیاید که امتیازات بازی های مهم را یکی پس از دیگری از دست بدهیم اما ما می توانیم در نیم فصل دوم ناکامی ها را جبران کنیم. باید با رفتن کریمی هم کنار بیاییم.
*به نظر می رسد پس از اتفاقاتی که در باشگاه استیل آذین افتاد و رفت و آمدهایی که شد تجربه گرانبهایی به دست آورده اید ؟
بله .فوتبال و حضور در آن برای ما یک عرصه آزمون و تجربه است. من در این اتفاقات دوست و دشمن خودم را شناختم مخصوصا در شرایط سخت استیل آذین ولی سکوت کردم . من همواره امیدوارم صبوری ،ادب و احترام به یکدیگر را سرلوحه کار خودمان قرار دهیم چون حفظ حرمت ها و ارزش ها در ورزش بسیار مهم تر است مثل آقا تختی که بعد ازچندین سال هنوز هم در دل این مردم جا دارد.
*دلیل سکوت طولانی شما در برابر افرادی که از باشگاه استیل آذین رفتند و حرف های خوبی هم در قبال شما نزدند، چیست ؟
 خداوند در قرآن کریم می فرماید:« اناالله مع الصابرین» ما باید صبر و حوصله داشته باشیم و گاهی سکوت بهترین پاسخ برای دروغ پردازان و افرادی است که تهمت می زنند ولی من برای انها هم ارزوی موفقیت می کنم و از خدمات ارزنده انها تشکر می کنم.
*بازهم می پرسم از حضور در فوتبال پشیمان نیستید ؟
زیاد اذیت شدم خیلی زیاد بی مهری دیدم و اتفاقات عجیب در فوتبال تجربه کردم ولی عشق به ورزش وجوانان باعث نشد کمر خم کنم وبا علاقه بیشتر در کنار طعنه ها کارم را ادامه می دهم.
*حضور پروین در استیل آذین تاثیری داشته است ؟

 بله بالاخره علی پروین آبروی خود را گذاشته و به استیل اذین امده است من از زحمات ایشان تشکر می کنم ومی دانم علی رغم نابسامانی ها تلاش می کند تا استیل اذین نتایج بهتری را بگیرد.
*آیا به فکر این نیفتادید که از فوتبال کنار بروید واستیل اذین را واگذار کنید ؟
همه اتفاقات در گروی عملکرد بازیکنان تیم است. انها باید از انتهای جدول فرار کنند چون پتانسیل این کار را دارند.
*درباره جرایم بازیکنان هم حرف می زنید ؟
 با هزینه هایی که کرده ایم جایگاه ما در پایین جدول اصلا خوب و قابل قبول نیست و باید تغییر کند. ما برای بازیکنان جرایم 20 در صدی در نظر گرفتیم و پس از پیروزی مقابل فولاد 2 درصد آن را بخشیدیم اما در صورتی که تیم نتایج خوبی بگیرد جرایم را بازهم می بخشیم و اگر راهی آسیا شویم حتی پاداش هم می دهیم. اما اگر باز هم به نتایج بد خود در نیم فصل دوم ادامه دهیم بازیکنان با جریمه مواجه می شوند مثل همه تیم های دیگر.
*در پایان نظرتان را درباره تیم ملی ایران و جام ملتهای آسیا بگویید ؟
بالاخره بازی های بسیار سختی در انتظار تیم ملی فوتبال کشورمان است. امیدوارم ایران در گام اول خود در دیدار برابر عراق نتیجه خوبی بگیرد تا روحیه انها بالازرود. من امیدوارم تیم ملی فوتبال کشورمان برای شادی دل مردم وزجوانانی که عاشقانه علاقه مند به فوتبال هستند نتایج خوبی بگیرد وانشاالله با دعای خیر مردم راهی فینال شود چون بازیکنان ایرانی پتانسیل این کار را دارند تا پرچم پرافتخار کشورمان بعد از 35 سال در قطر به اهتزاز در اید.

۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

بيست و يكمين شماره از فوتباليست منتشر‌ شد.







 
ـ 70 مين اوره‌ك، 140 مين بيلك، چاغيرير؛ آسيا  
ـ مشكلات مالي صداي تراكتوري‌ها را درآورد 
ـ نقدي بر شعار تيم ملي، همه با هر نام و نشان، به تفاوت هر رنگ و زبان  
ـ سهرابي: خدمت به ورزش مناطق محروم وظيفه ماست 
ـ كياني: مي‌توانستم به تيم ملي كمك كنم 
ـ دادرس: براي سرمربي تراكتور هوو نياورده‌ام 
ـ اين ستاره‌ها غوغا مي‌كنند 
ـ كرار: ايراندا تيراختوردان باشقا هئچ تيمه گئتمه‌رم  
ـ آتيلا حجازي و طهماسبي دختردار شدند دانشدوست پسر دار    و دهها مطلب خواندني ديگر  
با خريد و معرفي به دوستان از تنها نشريه سراسري و مستقل هواداري ورزش آذربايجان حمايت كنيم 

جعفري: اردوي تراكتورسازي در امارات لغو نمي‌شود

مديرعامل باشگاه تراکتورسازي گفت: اردوي تيم در امارات بر قرار است و تيم دو روز ديگر اعزام مي‌شود.

  محمد حسين جعفري در پاسخ به اين سؤال که آيا مشکلات مالي باشگاه تراکتورسازي حل شد يا خير اظهار داشت: بازيکنان و کادرفني تا حدود زيادي حق دارند بابت نگرفتن مطالباتشان ناراحت باشند. باشگاه بايد به تعهدات خود عمل کند.
وي افزود: مسئولان استاني انصافا در تلاش هستند که مشکلات مالي ما برطرف شود و قول هايي هم داده شده که هنوز به خاطر مشکلات اداري اين بودجه به ما نرسيده است.
مديرعامل تراکتورسازي درباره اينکه با توجه به مشکلات مالي اردوي اين تيم در امارات برگزار مي شود يا خير گفت: برگزاري اردو در امارات برقرار است و تيم دو روز ديگر راهي اين سفر مي شود.


۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

كمالوند: وضعيت مالي خوب نشود كاري از دست من ساخته نيست

سرمربي تيم فوتبال تراکتورسازي گفت: از اکنون به مسئولان باشگاه هشدار مي‌دهم وضعيت‌ مالي خوب نشود کاري از دست من ساخته نيست.


  فراز کمالوند در مورد شرايط تراکتورسازي اظهار داشت: تمرينات را شروع کرده ايم اما خودم به دليل سرماخوردگي دو روز است که در تمرين حاضر نشده ام. تمرين را در شرايطي آغاز کرده ايم که وضعيت مالي باشگاه خوب نيست. شماري از بازيکنان و کادرفني نه تنها مطالبات فصل جاري را در دريافت نکرده اند بلکه از فصل گذشته نيز طلب دارند. من هنوز طلب سالي که تيم در ليگ دسته اول بود را دارم. کجاي دنيا ديديد که يک مربي بعد از سه سال هنوز طلبکار باشد.
وي افزود: به دليل اينکه تيم مردمي است و هواداران هميشه حمايت مان کرده اند صحبتي نکرده ايم. بازيکنان هم از اين اخلاق ها ندارند که بخواهند تمرين را تعطيل کنند اما سکوت هم حدي دارد.
سرمربي تراکتورسازي ادامه داد: آقاي جعفري زحمت خود را مي کشد اما او تنهاست. مسئولان استان بايد پيش قدم شوند. بازيکنان ناراحت هستند و چون ابتداي فصل با خودم طرف بودند و روي حرف من با تيم قرارداد بسته اند اکنون مدام به من زنگ مي زنند و مشکلات مالي خود را بازگو مي کنند. حق هم دارند چون همه امورات ما از اين راه مي گذرد و منبع درآمد ديگري نداريم.
کمالوند با بيان اينکه کاش رقم هاي واقعي که بازيکنان قرارداد بسته اند منتشر شود، گفت: من دوست داشتم مبالغ قرارداد مشخص مي شد تا هواداران تيم بدانند بازيکنان با چه ارقامي در حال بازي هستند و نتايج خوبي هم گرفته اند. ما مثل تيم هاي متمول قرارداد 500 ، 600 ميليوني امضا نکرده ايم. من به مسئولان هشدار مي دهم که اگر اين وضعيت ادامه پيدا کند ديگر از دست من کاري ساخته نيست.
وي تاکيد کرد: موفقيت يک تيم فقط مربوط به امور فني نمي شود. وقتي بازيکن انگيزه نداشته باشد من مربي نمي توانم کاري کنم. نمي خواهم خودم را با کسي درگير کنم و فقط واقعيت هاي تيم را مي گويم.
سرمربي تراکتورسازي در ادامه درباره خط خوردن مهدي کياني از تيم ملي گفت: اين هم يکي ديگر از مواردي است که من روي آن بحث دارم. افشين قطبي اگر اين چهار بازيکن خط خورده را ديده بود و مي دانست به کارش نمي آيند چرا آنها را خسته و بدون استراحت به قطر برد ولي اگر مي خواست آنها را آزمايش کند چرا در اين دو بازي از آنها استفاده نکرد و بازي نکرده خط شان زد.

نامه اعتراضى به فيفا به خاطر انتخاب "شاهزاده های پارسی" برای تیم ملی ایران

سايت فيفا را باز كرده و متن زير را به آدرس ذیل بفرستيد:
در فرم ارسال در مقابل Subject (موضوع) متن ذیل را درج نمایید:
Subject: Asian Cup Qatar 2011
=========
متن ذیل را در فرم مربوطه وارد نمایید:
Dear sir or madam,

All 16 asian football national teams participating in next month’s
continental championship have unveiled their team buses on Tuesday morning
in Doha.

This is the first time the AFC has done something like this, along with the
QLOC.

General secretary Alex Soosay means "“The slogans are selected by the fans
and it gives a very vibrant look to the buses and a burst of pride for the
players."

However I mean the bus of Iran's team has not been selected by the fans.
There are currently some displeasure by the fans in Iran. Slogan of Iran's
team has been selected by the responsible people as "Princess of Persia".

But as you know at least 50% of iranian people are not persian and they find
the name of "Princess of Persia" not suitable for the national team.

I mean this slogan ignores the will and wishes of a big part of football
fans in Iran.

Slogan-decked team buses unveiled in Doha:
Kind regards
=========
شعارهای تیمهای مختلف را در لینک ذیل می توانید مشاهده نمایید:
متن ارسالی از سوی هواداران

تاملی بر شعار تیم ملی ایران با نام " شاهزادگان پارسی "

"ایران کشوری است با چند ملیت متفاوت که در کنار هم با مسالمت زندگی می کنند و این همرنگی بین این ملل باعث شده که کشوری مقتدر و با اتحاد داشته باشیم که موجب گردد هیچ احدی نتواند بر این کشور چشم طمع داشته باشد. چرا که این یکدلی را در اکثر مواقع و در روزهای حساس به نمایش گذاشته ایم"
سخنان بالا را می توان از زبان بیشتر بالانشینان کشوری شنید. حال با توجه به این سخنان آیا همین ها باعث نمی شوند که این اتحاد و یکدلی از بین برود؟ هنوز چند سال از فاجعه جام جهانی فوتبال در سال 2006 نمی گذرد که متاسفانه در آن زمان هم شعار ستارگان پارسی را بر خود نامیده بودند یا همین چندی پیش که شعار شیران پارسی را در بازی با برزیل به خود گذاشتند. در این بین ما شاهد چند دستگی در بین ملت بودیم. از هر غیر فارسی که در ایران می پرسیدی که چرا ایران در هر دو رخداد فاجعه به بار آورد تنها و تنها یک جواب به میان می آمد و آن هم این بود که به ما چه تیم ما نبود تیم مال پارسیان بود و بس. آیا ایران را فقط پارسیان خطاب کردن نوعی تفرقه افکنی بین ملل نیست؟ آیا همین مسائل باعث نمی گردد که در جای جای ایران بحث قومیتی به میان می آید و هر کس بر ساز خود می رقصد و اتحاد و برابری را بی معنی می داند؟ آیا همین مسائل باعث به وجود آمدن نفرت در بین سایر ملل غیر فارس می گردد؟ در بازی های باشگاهی ما به عینه بر این مسائل واقف و شاهدیم. متاسفانه هر گاه این کارها که همگی نشات گرفته از بعضی افکار فاشیستی می باشد این چنین توجیه می گردد که تنها شعار است و بس ولی وقتی هر گاه به این شعار اعتراضی می گردد انگ اشوبگر و فتنه انداز را می زنند. یادم است که بعد از بازی یک تیم پایتختی با یک تیم شهرستانی که شعارهای قومیتی سر داده می شد همه و همه بر این شعارها اعتراض کردند و حتی چنان تفسیر کردند که همان کسانی که به ورزشگاه آمده بودند غیر فوتبالی بودند و قصد دیگری داشتند. چرا باید این چنین شود که فوتبال ملی نگاه فاشیستی و سیاسی به خود بیند در حالی که از نام ورزش مشخص است که تنها و تنها برای اتحاد و کار گروهی یعنی یکی بودن و یکی شدن است. در ورزشگاه آبادان شعار آبادان برزیلته بعد سیاسی به خود می بیند و شعار یاشاسین آزربایجان تبریز حکم تجزیه طلبی را می گیرد. آنهایی که شعارهای قومیتی را تجزیه طلبی می دانند، شعار شاهزادگان پارسی را چه می نامند. این شعار بزرگترین توهین به ملت ایران است و این چنین تعریف می شود که به غیر پارسی دیگران هیچ هستند و ایرانی نیستند. نیازی بر ادامه مطلب نمی بینم ولی تنها به این بسنده می کنم که " پسر کو ندارد نشان از پدر"
پس  بعد از این نباید بر شعارهایی که در ورزشگاهها برای احقاق حقوق حقی و قومیتی سر داده می شود اعتراضی گردد و بر بوق و کرنا دمید که وا مصیبتا که ایرانمان دارد بر دست عده ای از بین می رود.
از مسئولین و مقامات بالا انتظار می رود که بیش از این بر چنین کارهای تفرقه انداز دست نزنند و با یک عذرخواهی و شاید حذف چنین شعارهایی دوباره اتحاد را بر ایران بیاورند.
قارتال تورک اوغلو

از شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاههای کشور تا ملقب نمودن تیم ملی به شعار مخدوش “شاهزاده های پارسی!”





TractorFansPortal.Com. فوتبال امروز پایگاه گسترده ای در بین توده های گوناگون اجتماع دارد و تیمهای ملی بعنوان نماد وحدت و عزم ملی طیفهای گوناگون مردم یک کشور پا به عرصه ی مسابقات می گذارند. قشرهای مختلف وقتی حضور و مشارکت خود را در شکل گیری و ساختار تیم ملی کشورشان مشاهده می نمایند به آن حس تعلقی درونی پیدا نموده و آن را مایه غرور و افتخار خود می دانند. اما زمانی که طیف خاصی به صرافت مصادره ی تیم ملی یک کشور در ید قشر خاصی می افتد موضوع سمت و سوی دیگری بخود می گیرد.
ایران از ملتهای مختلف تشکیل یافته است و بدلیل همین ویژگی چندگونگی، تکثر ملی، زبانی، هویتی و فرهنگیش حساسیتها نیز در چنین کشوری افزون می گردد.
در حالیکه در میان مجموعه بازیکنان تیم ملی ایران جام جهانی 2006 نمایندگانی از ملل مختلف ایران حضور داشتند مخصوصاً مشارکت آذربایجانیها در آن چشمگیر بود عنوان "ستارگان پارسی (!)" را بر روی آن نهادند تا شاهد درخشش ستارگان "ملت فارس (عربی شده ی پارس)" در آسمان فوتبال جهان باشند اما توفیقی حاصل نشد تا اینکه در ادامه ی این تفکر مصادره جویانه، حذف گرایانه و طردخواهانه ملقب نمودن تیم ملی ایران به "شاهزاده های پارسی" ملل ساکن در پهنه ی جغرافیایی ایران را در بهت و حیرت فرو بود و جالب است که این شعار کذایی بدلیل در برنگرفتن و غایب بودن ملل غیرفارس ایران در چارچوب مفهومی این شعار نژادپرستانه تعجب و شگفتی کنفدارسیون فوتبال آسیا (ای اف سی) و فیفا را نیز برانگیخت.
صرفنظر از اینکه به دلیل مسائل بوقوع پیوسته در سیر تاریخی ایران، بویژه رخدادهای تجربه شده در تاریخ معاصرش استفاده از لفظ "شاهزاده ها (!)" دارای بار مفهومی منفی می باشد تفکر انحصارگرایانه و نژادپرستانه ی خوابیده در بطن آن بیشتر جای سؤال و بحث دارد. طی سالهای گذشته در مواقع سال تحویل شاهد بدعت گذاریی پر حرف و حدیث از طرف رؤسای جمهور کشور بوده ایم و آن اینکه حلول سال نو فقط به "فارس زبانان" تبریک گفته میشود که بعضاً سبب اعتراض، نارضایتی و تشتت فکری در بین مردم "غیرفارس" نیز شده است ولی وقتی اکنون معرفی تیم ملی کشور بعنوان "شاهزاده های فارسی" جلوه ای جهانی پیدا می نماید بیشتر به چند و چون زیربنای فکری تفکر مریض حامیان و مجریان باستانگرایی، واپس گرایی، انحطاط جویی و به زبان ساده تر "فارس گرایی" و حتی "فارس پرستی" پی می بریم و در چنین شرایطی است که دیگر من آذربایجانی نمی توانم به تیم ملی کشور خود افتخار نمایم زیرا هویت وجودی خود را نه فقط در درون آن نمی یابم بلکه احساس به کنار نهاده شدن و حذفم توسط قشر حاکم بطور کامل بر من سیطره می یابد.
حضور پر تب و تاب تیراختور آذربایجان در لیگ برتر سبب پدید آمدن واکنشهای متنوعی در بین مردم ایران گشت عده ای آن را بعنوان فرصت اما غالب مردم "غیرتورک" ایران آن را بعنوان تهدید نگریستند. هم به سبب ذهنیتی منفی که در مردم ایران نسبت به "ملت تورک" وجود داشت و فراتر از آن بدلیل مسدود نمودن راه ساختارشکنی این تیم که بعنوان نماد "زبان و هویت" یک ملت پا به عرصه مسابقات لیگ برتر گذاشته بود تا تابوی فوتبال "دوقطبی" و انحصارگرای حاکم برکشور را در هم شکند شاهد برخوردهایی ستیزه جویانه از طرف مردم "فارس زبان" با آن بودیم که بارها و بارها منجر به شعارها و رفتارهای نژادپرستانه و در سطحی بالاتر براه انداخته شدن تظاهرات و کارناوال تحقیر این ملت قهرمان در ورزشگاههای گوناگون نیز شد که حتی پخش آشکار آن از صدا و سیمای ملی نیز بوقوع پیوسته و به درون برنامه های به اجرا گذاشته شده از طرف رادیو و تلویزیون ملی مانند برنامه ی نژادپرست نود نیز کشیده شد و وقتی امروز در ادامه ی آنچه در گذشته دیده و تجربه نموده ایم رفتارهای هولیگانیستی و قوم گرایانه مردم منسوب به ملت فارس در ورزشگاههای کشور را در کنار شعار مخدوش "شاهزاده های پارسی (!) " قرار میدهیم به این نتیجه می رسیم که در ایران تریبونهای رسمی و غیررسمی چندان تفاوتی باهم ندارند و هردوی آنان با همپوشانی با همدیگر مجری سیاستی خاص می باشند تا در نهایت به نقطه ی حذف ملل غیرفارس از چرخه ی تصمیم گیریهای کشور چندملیتی ایران منتهی شده و ملتی بطور کامل بر ملل دیگر سیطره یابد. مریدان این تفکر با اصرار تمام تلاش بر معرفی ایران بنام "پرشیا یا فارس (معرب پارس)" در دنیا می نمایند و وقتی با اعتراض ملل غیرفارس مواجه می گردند عنوان می نمایند مقصود ما از "پارس" "فارس" نیست بلکه "ایران" است ما ملتی بنام "فارس" در ایران نداریم همه یمان ایرانی (!) هستیم و قابل تأمل است که با رنگ و لعابی ویژه دادن به این تفکر شدیداً افراطی "قوم گرایانه ی" خود معترضین را متهم به "قوم گرایی" نیز می نمایند که چنین وارونه نمایی آشکار تداعی گر ضرب المثل معروف "گنجشک را رنگ نمودن و در بازار مکاره ی راه اندازی شده از طرف خود به اسم بلبل به دیگران فروختن" می باشد ظاهراً این تفکر "فارس محور" در صدد ایجاد عزمی مشترک بر بستری ملی نبوده و با خودخواهیها و اعمال سیاستهای طردگرایش ضمن کشیدن دیواری بلند بین "ملت فارس" و "ملل غیرفارس"، میرود که آتش بر خرمن اتحاد مردم ایران زند.
آرتان آرمان

در سکوت باشگاه تراکتورسازی کمیته ی انظباطی بازهم با پنبه سر تراکتور و هوادارانش را برید!





TractorFansPortal.Com. کمیته ی انظباطی با کلی مقدمه چینی و زمینه چینی و واداشتن کرار جاسم به طلب استغفار و  توبه از درگاه این کمیته و تحقیر و تسخیف وی و براه انداختن پیش محاکمه ی رسانه ای ضمن در نظر گرفتن محرومیت سنگین 5 جلسه ای و جریمه ی مالی 100 میلیون ریالی (ده میلیون تومانی) برای وی باشگاه تراکتور را نیز بدلیل تخلف هوادرانش در بازی مقابل پرسپولیس با 10 میلیون تومان جریمه مواجه نمود! با نگاهی به سوابق احکام صادر شده ی کمیته ی انظباطی در خصوص تراکتور، هواداران و بازیکنانش به این نتیجه می رسیم که این کمیته همواره سنگین ترین نوع جرایم را برای این تیم در نظر گرفته است و در شرایطی که معمولاً برخورد این کمیته با سایر تیمهای لیگ برتری مهربانانه و نوازشگرانه بوده ولی در خصوص تراکتور قضایا همواره متفاوت و آرای این کمیته سمت و سوی دیگری بخود گرفته است!. فصل قبل پس از مسابقه ی تراکتور با راه آهن و استقلال، باشگاه تراکتورسازی به توبیخ کتبی و جریمه 20 میلیون تومانی محکوم شد ولی با شروع لیگ دهم این کمیته تحت تأثیر جو مسموم براه انداخته شده بر علیه تراکتور و هوادارانش شمشیر را برای این تیم از رو بست و درست پس از اولین مسابقه اش مقابل پرسپولیس در تهران هواداران تراکتور را بعنوان مسببین اصلی حوادث کذایی بوقوع پیوسته در آن مسابقه معرفی نموده و حکم به محرومیت سنگین 3 جلسه ای آنان از حضور در ورزشگاه و محرومیت دو جلسه ای رسول خطیبی بازیکن بومی تراکتور داد.
روشی که کمیته ی انظباطی کنونی برای صدور آرا و اعمال جرایم بکار می گیرد در نوع خود خاص و منحصر بفرد می باشد. کمیته ی فعلی انظباطی با استفاده از متدهای روانشناختی و استفاده از جو رسانه ای تلاش بر اعمال قدرت خود می نماید و در بیشتر مواقع با اجرای پیش محرومیت، عملاً بیشتر از محرومیت در نظر گرفته شونده در حکم نهایی را نیز به اجرا می گذارد!.
از پیش مشخص بود که پیروزی تراکتور مقابل تیم سرخ پوش پایتخت و در روزهای پس از آن که پیروزیهایش این تیم را بالاتر از سرخابیها قرار داد برایش بدون تبعات نخواهد بود و محافل فرصت طلب که با مدیریت زیرزمینی فوتبال و رویدادهای آن تلاش بر نگهداشتن بازی به نفع تیمهای دردانه ی پایتخت می نمایند اینبار نیز تلاش نمودند با فراهم نمودن زمینه ی محرومیت طولانی مدت کرار این تیم را از وجود یکی از ارکان خود محروم سازند و حتی برای محروم نمودن دوباره ی هواداران این تیم نیز جد و جهد نمودند که فعلاً به جریمه ی سنگین 10 میلیونی این تیم منجر شده است. طبعاً هر چقدر بازیها فشرده تر و امتیازات بهم نزدیکتر شوند کوشش این رسانه ها بر تخریب و به کنار زدن تیمهای رقیب نیز بیشتر می گردد. در این شرایط بلبشو نکته قابل تأمل مواضع انظباطی کمیته ی انظباطی می باشد که معمولاً تحت تأثیر رسانه ها اتخاذ شده و قبل از صدور حکم نهایی نیز آرای این کمیته با جزئیات کامل در رسانه ها منتشر می گردد که نشانگر رسانه ای بودن کامل این مواضع می باشد.
کرار جاسم یک بازیکن عراقی از یک کشور بیگانه می باشد شاید حکم محرومیت در نظر گرفته شده برای وی که حدوداً 20 درصد بازیهای لیگ را دربر می گیرد چندان برایش مهم نباشد ولی در این میان ضربه ی اصلی بر پیکره ی هواداران تراکتور وارد میشود که به تبع امواج مخرب رسانه ای مورد فشار روانی شدید قرار گرفته و  تحت تأثیر احکام تحقیرآمیز کمیته باصطلاح انظباطی حقوق حقه یشان طبق معمول بر خاک مالیده میشود. از این نوع جرایم و محرومیتها که به ندرت در خصوص یک بازیکن اعمال می گردد بوی خوبی به مشام نمیرسد از اینرو باشگاه تراکتور می بایستی پیگیر این آرای بودار بوده و به هیچگونه در دفاع از حقوق حقه ی هواداران دهها میلیونیش کوتاه نیاید. طبیعتاً وقتی در کشوری مثل ایتالیا که سابقه ی سالها لیگ حرفه ای را باخود به همراه دارد بوی متعفن رسواییهایی مانند کالچوپولی تمام جهان را فرا می گیرد در لیگ بی در و پیکر ایران که فقط نام حرفه ای را با خود یدک می کشد باشگاهی که در مقابل ترفندها، دسیسه ها و سناریوهای از پیش نوشته شده ی فوتبال نه چندان "پاک" تسلیم شده و میدان را برای رقبای اخلاق گریزش واگذارد انتظار موفقیت زیادی نمی تواند داشته باشد.
آرتان آرمان

كرار جاسيم: تبريزده توركلر ياشاييرلار


خبرلره گؤره كرار جاسيم بئش اويوندان محروم اولوندو. البته دئييلن آلتي آيليق محروملوق شايعه‌سينه گؤره پيس دئييل. اوچ اويون كي محروم ايدي قالدي ايكي اويون. قيرميز كارتي‌نين جزاسي آيري حيسابلانسا قالار دؤرد اويون. آما فيكير ائليرم بو اويونلاري كرارسيز دا اوتماق اولسون. هر حال‌دا كرار جاسيمين جزالانماسيندا هئچ شك و شوبهه يوخدور، آما بو آرادا نه‌دن آراجي‌نين(داورين) يانليشي و پيروزونون اويونچوسونون آتديغي يومروغو و سونرا اؤزونو يالاندان يئره آتماغي گؤزلردن قاچيريلير چوخ تعججوبلودور. من بيلميرم تيراختور سوروملولاري دئييرلر بيز اعتراض ائتمه‌يه‌جه‌ييك.
فوتبول فئدراسيونو كسينليكله عدالت و انصاف ايله بو قونويا توخونمايير و تيراختورون يانداشلارينين قارشي‌سيندا دورابيلمه‌مك ايچين گلير تيراختورون اولدوزون جزالانديرير. بو اولايلار گون گونه باعيث اولور كرار جاسيمين محبوبيتي آزربايجان‌دا آرتسين. ائله اولور كي كرار اوينامايان ياريشلاردا، تاماشاچيلار اونو شيددت ايله آلقيشلاسينلار. بو دا قالسين كي تيراختورون سوروملولاري يانداشلارين كرار جاسيمين قوجاقلاماسي‌ني تبليغ ائتمك يئرينه ناشي‌ليق گؤسته‌ريب، ليدئرلرين الينه صندلي و گول وئرير دئيير گئدين مئيدان قيراغيندا "كرار كرار" سسله‌يين. تيراختورون فورصت آختاران دوشمانلاري‌دا(90 كيمي وئرليشلر) بو ايشي تيراختور يانداشلاري‌نين آراسيندان قاينايان(خودجوش) بير ايش بيلمه‌ييب، اله‌ ساليرلار! حالبوكي بيز كيمي هئچ يانا باغلي اولمايان يانداشلار، صندلي  سينديرماغين گوناهي‌ني كرارين يئرينه بوينوموزا آلميشديق و اونون عوضينه خيسارت وئرمك اؤنري‌سي‌ني(پيشنهاد) وئرميشديك (گوناه بيزده، كرار دا يوخ).

كرار تيراختور - پيروزي اويونوندان اخراج اولوندان سونرا سويونما تونئلي‌نين آغزيندا دوروب اويونا باخيردي. پوليسلر اونا  دئيه‌ند گئت ايچه‌ريدن باخ و اونون اوردان بويلايا-بويلايا باخماغي اصرار ائتمك فيلمينده او گوج ايله "فارسجا" دانيشيردي. او فارسجا دانيشاندا بئله فيكر ائديرديم كسينليكله كرار و تيراختورون باشقا اويونچولاري تيراختورون ديل و كيمليك قونوسوندان خبرلري واردير؛ ائله بير ايكي بوندان قاباق قول ووراندان سونرا گليب آزربايجان رقصي ائتمه‌يي بونو اونايلايير. هر حال‌دا تيمين مورببي‌سي و چوخلو اويونچولاري فارس‌ديللي‌ديرلر يا دا تورك دئييللر و ايليشكي قورماق ديلي‌ده اونلار ايچين فارسجادير. آما چوخ كؤنلوم وار ايدي بو قونودا كرار جاسيم‌دن بير سؤز گؤرم. آما خوب نه بيز اونونلار گئديب موصاحيبه ائده بيليريك و نه حرفه‌اي ژورناليستلر و مئديادا چاليشانلار بو ايشلرين داليسيجاديرلار. بوگون بئينيمه ووردو گئديب عرب وعيراق سايتلاريني آختارام. البته بوندان قاباق آختارميشديم آما كرار جاسيمين تراكتورسازي نادي‌سينده اويناماق‌دان سونرا ده‌يه‌رلي بير خبر گؤرمه‌ميشديم. عيراقين الفرات شبكه‌سي‌ده تكجه كرار جاسيم قول ووروب وورماماغيندان دانشيردي. بير دنه عربجه دانيشيغين گؤردوم آما باش چيخارتماديم. آما بوگون چوخ جاليب بير موصاحيبه تاپديم! ائله اؤزوم ايسته‌يه‌ن ايدي. سانكي 2011 آسيا ميللتري ياريشلارينا آماده اولماق ايچين اوردو وورماق و باشقا ياندان كرار جاسيمين تراختور دا پارلاماغي و يوخاري‌دا يازديغميز يارانميش حاشيه‌لر بو فورصتي ياراتميشدير. موصاحيبه‌ني قوقولون ديلمانجي‌نين يارديمي ايله عرب ديليندن توركجه‌يه چئويرديم:


كرار اؤز قلبي‌ني ايرانلي تاخيمين(تراختور) يانداشلارينا آچدي *

-كلامكم نور: كرار دئه گؤرك ايران ليگينده اويناماق نئجه دير؟ اورادا راحات‌سان؟
- كرار: واللا چوخ راضي و راحتام؛ چون بيزيم يانداشلار فوتبولو سئويرلر(حتي دئمك اولار وورغون ‌دورلار)!

-كلامكم نور: تراختوردان باشقا تيمه فيكر ائديرسن يوخسا يوخ؟
- كرار: من آچيقجا دئميشه‌م ايران‌دا تراختوردان باشقا هئچ گئتمه‌رم، آنجاق شرايط ده‌ييشيله‌بيلر...

-كلامكم نور: سوناجاق بئله اولاجاق؟ پول نظري‌ني ده‌ييشه‌بيلر؟
- كرار: يوخ! ترسينه. كلوب حاضيردير نه‌قدر ايسته‌سم وئرسين؛ عربيستان و اماراتا گئتمه‌يه‌ده ماراقلانا بيله‌رم.

-كلامكم نور: بيزه سون اويون‌دا كي عصبي اولماق و اخراجيندان دانيش.
- كرار: واللاه منه ظولم اولدو. من انضباطي كميته‌يه‌ده گئديب و ويدئو ايله دئديم كي منيم تقصيريم يوخ‌ايدي. حتي دوخسان وئرليشينده ايسه بيليندي گوناهسيزام. آما ايسته‌ييرديلر مني بير ايل يا دا بو اوران‌دا(بو نيسبت‌ده) اويناماق‌دان محروم ائتسينلر. آما اونلارلا آنلاتديم كي آرالاشديران اويونچولارين بيري‌سي‌نين الي اونا ده‌يدي و بونا گؤره قرار وئرديلر لاپ چوخ مني ايكي آي آسيا ياريشلاري‌نين سونا قدر جزالانديرالار.

-كلامكم نور: فارسجا اؤيرنمه‌يه چاليشيرسان؟
- كرار: واللا تبريز منطقه‌سينده توركلر چوخونلوق‌دا(اكثريت‌ده) ديرلار و ديللري‌ده اولدوقجا چتين‌دير و هله ياخشي منيمسه‌مه‌ميشم(مسلط دئييلم)!

...
(قالانين سونرا آرتيراجايام)

*- اللاعب العراقي كرار جاسم يفتح قلبه لمنتديات النادي الإيراني
یازار: آیدین ک

۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

مسئولان فدراسيون فوتبال حق تهديد كردن مديرعامل يك باشگاه را ندارند

عبدالرحمان شاه‌حسيني در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس، در خصوص راي صادره از سوي کميته انضباطي درباره ديدار مس کرمان و ذوب‌آهن مبني بر تکرار مسابقه و ساير مسائل مربوط به فوتبال مسائلي را مطرح کرد.
گفت‌وگوي فارس با رئيس سابق کميته انضباطي فدراسيون فوتبال را در زير مي‌خوانيد:


*توجه ويژه به چند نکته مهم در مورد تکرار بازي ذوب‌آهن و مس کرمان

در خصوص اتفاقات مسابقه ذوب‌آهن و مس کرمان ذکر چند نکته اساسي بدون در نظر گرفتن اينکه راي صادره به سود کدام باشگاه‌ خواهد بود ضروري است.
ابتدا بايد اشاره کنم که مسابقه فوتبالي برگزار شده و سپس داور هم سوت پايان را زده است. پس از اعلام پايان بازي و نتيجه قطعي مسابقه در فرم مخصوص داوري و گزارش آن به کميته داوران يک منازعه يا مرافعه‌اي بين باشگاه مس کرمان و ذوب‌آهن اصفهان به‌وجود آمد که در اين جريان مديرعامل مس مدعي بود که به لحاظ نقض قانون از سوي داور درخصوص ضربه پنالتي بايد اين مسابقه تکرار شود و در مقابل مسئولان ذوب‌آهن هم در مقام دفاع اعلام کرده که مسابقه‌اي که نتيجه آن توسط داور اعلام شده نبايد تکرار شود.

حال وقتي دعوايي بين 2 باشگاه رخ مي‌دهد بايد به اين دعوا رسيدگي شود و مرجع ذيصلاح در فدراسيون فوتبال بايد حکم را صادر کند. در مقررات داخلي ما پس از بررسي‌هاي فراوان متوجه شدند که درخصوص اين موضوع هيچ پيش‌بيني نشده است. همه حقوق‌دانان مي‌دانند که سکوت قانون نبايد موجب توقف رسيدگي به دعوايي شود.
در قوانين مدني کشور ما هم آمده است که اگر يک دعوايي بين اهالي ايران به‌وجود بيايد هيچگاه سکوت قانون نبايد موجب توقف رسيدگي به پرونده شود. در اين مواقع حق داريم که به نظريه دکترين و رويه‌هاي قضايي مراجع کنيم.

*مراجعه به فيفا و تبعيت از بندهاي قانوني بين المللي

در پرونده فعلي فدراسيون فوتبال، ماده 44 آئين‌نامه انضباطي به صراحت تکليف را مشخص کرده است. در اين ماده آمده است که در موارد مربوط به روش رسيدگي چنانچه آئين نامه و ساير مقررات داخلي و بين‌المللي سازمان فوتبال مجمل يا مبهم بود يا سکوت کرده باشد به قواعد فيفا و AFC مراجع شود.
در ماده 151 آئين نامه انضباطي فيفا هم آمده است در مواردي که مقررات سکوت کرده باشد، کشورها بر اساس مقررات داخلي خود و يا با مراجعه به نظريه هاي کارشناسان مي‌توانند حکم را صادر کنند. بنابراين در خصوص پرونده تيم‌هاي مس و ذوب‌آهن اينکه از فيفا استعلام شد يک کار احتياطي خوب بود، چون فدراسيون فوتبال مي‌خواست متوجه شود که نظر فيفا چه بوده که مسئولان فدراسيون جهاني هم پاسخ خود را هم اعلام کردند و اين رفتار کاملاً سنجيده و قانوني بود.

*تائيد استفاده از نظر کارشناسان در کميته انضباطي

در ابتداي تشکيل آن پرونده يک تعارضي در اظهار نظر اعضاي فدراسيون فوتبال بود که اين موضوع يک نقطه ضعف بزرگ است. برخي از مسئولان فوتبال ايران به صراحت مي‌‌گفتند که اين قضيه در کميته رسيدگي به مسائل پيش آمده در خصوص اين بازي رسيدگي خواهد شد و برخي از اعضاي فدراسيون اعلام کردند در کميته کارشناسي تصميم‌گيري خواهد شد. مدير عامل باشگاه ذوب‌آهن در نامه‌اي که رئيس فدراسيون نوشته بود گفت که اصلاً کميته انضباطي صلاحيت دخالت به اين پرونده را ندارد.
جمع بندي که من کردم به اين نتيجه رسيدم که به چند دليل هم بايد از کميته کارشناسي استفاده شود و هم بايد راي را کميته انضباطي صادر کند. در سايت‌ها ديدم که راي را کميته انضباطي صادر کرده، اما راي را به نظر کميته کارشناسي مستند کرده است.

کميته کارشناسي متشکل شده از رئيس سازمان ليگ، دو تن از نواب رئيس فدراسيون فوتبال، نماينده کميته انضباطي، دبير کل فدراسيون فوتبال و نماينده کميته داوران. استفاده از نظر کميته کارشناسي کاري صد در صد درست بوده چون اين امر يک امري است که هم مقررات در آن دخالت داشته و هم بايد از نظر فني و حقوقي اظهار نظر مي‌شده. ارجاع اين قضيه به کميته کارشناسي بسيار کار صحيحي بود و تشخيص اينکه در کميته کارشناسي چه کساني بايد حضور داشته باشند برعهده فدراسيون فوتبال است، اما بهتر بود در کنار اين افراد که به عنوان خبره بايد نظر مي‌دادند چند نفر از کارشناسان خوب قديمي داوري و کارشناس فني را هم از بيرون مجموعه فدراسيون فوتبال دعوت مي‌کردند. با اين شرايط نمي‌توانيم اعلام کنيم که نظر کميته کارشناسي فاقد اعتبار است چون به تشخيص فدراسيون فوتبال اين کميته تشکيل شده است.

* عجله مديرعامل باشگاه ذوب‌آهن براي شکايت به فيفا

در مورد صحبت‌هاي اصغر دليلي، مدير عامل باشگاه ذوب‌آهن اصفهان به فدراسيون فوتبال مبني بر اينکه کميته انضباطي نبايد در اين پرونده دخالت کند بايد بگويم اگر اين راي را يک مرجعي غير از کميته انضباطي صادر مي‌کرد، شما اعتراض خود را به کجا ارجاع مي‌داديد؟ اگر کميته کارشناسي اين تصميم را مي‌گرفت که انشاء‌الله نگرفته باشد، دو مرحله تجديد نظرخواهي براي باشگاه‌ها باقي‌مانده است به اين صورت که هر راي که از سوي کميته انضباطي صادر مي‌شود طرفين دعوا مي‌توانند در کميته استيناف به اين راي اعتراض کنند و اگر اين راي را هم قبول نداشتند طبق بند 2 ماده 64 آئين نامه فدراسيون فوتبال مي‌توانند اين افراد به فيفا مراجعه کنند.

پس از صدور راي از سوي فدراسيون فوتبال که به نظر من هم صحيح بود، آنها طبق آئين نامه فدراسيون فوتبال که همه مکلف به رعايتش هستند مي‌توانند در کميته استيناف اعتراض کنند، پس اينجا يک مرحله‌اي در داخل کشور داريم که راي بايد به کمتيه استيناف برود. براي باشگاه ذوب‌آهن حق اعتراض به فيفا وجود دارد، اما پس از حکم کميته استيناف اين امر بايد صورت پذيرد. باشگاه ذوب‌آهن در اين مورد عجله کرد.

* تهديد کردن مديران ذوب‌آهن از سوي فدراسيون و کميته انضباطي تخلف است

مسئولان ذوب‌آهن نبايد پس از صادر شدن راي مبني بر تکرار بازي خيلي سريع اعلام مي کردند که به فيفا شکايت کرده‌اند چون اين کار اشتباه بود، اما بدتر از کار باشگاه ذوب‌آهن، موضع‌گيري فدراسيون فوتبال بود. فدراسيون فوتبال و ارکان قضايي آن که با هم يک مجموعه را تشکيل مي‌دهند نبايد مقابل اعضاي خود قرار بگيرند و در مقام پاسخگويي کسي را تهديد کنند، تهديد کردن سم قضاوت است. ورود مقام قضايي قبل از رسيدگي و صدور راي به دعوا و تعيين تکليف، تهديد نام دارد و خلاف است.

اگر اين رويه در فوتبال ما جا بيفتد شک نکنيد که پاسخ معکوسي خواهد داشت، اما متاسفانه اين امر در فوتبال ما توسط برخي مديران عادي شده به طوري که خودشان را مقابل طرفين دعوا قرار مي‌دهند و خودشان يک طرف دعوا مي‌شوند. در اين مواقع سوالي پيش مي‌آيد که به اين دعوا چه کسي بايد رسيدگي کند؟ بارها شده که مديران فدراسيون فوتبال وارد دعوا شده‌اند که من احساس مي‌کنم اين کار يک بدعت خطرناک و ناشايست است و بايد از اين امر دست بردارند. فدراسيون فوتبال به‌جاي تهديد کردن باشگاه ذوب‌آهن بهتر بود که متن قانون را به آنها تفهيم و به آنها يادآوري مي‌کرد که پيش از اعتراض به فيفا بايد به کميته استيناف برويد.

*با ترکيب اختراعي در فدراسيون، راي تکرار بازي مس و ذوب‌آهن فاقد اعتبار است

نکته بعدي اين است که من متن راي کميته انضباطي که بايد امضاي حداقل 3 عضو و حداکثر 5 عضو را دارا باشد هنوز نديده‌ام. اين صحبت‌ها بر مبناي اين است که راي را کميته انضباطي صادر کرده باشد، بنابراين اين راي را در چارچوبي که صادر شده از لحاظ تشريفات رسيدگي مقررات رسيدگي به فدراسيون فوتبال صددرصد صحيح مي‌دانم. اگر راي را کميته انضباطي صادر نکرده باشد و فدراسيون يک ترکيب خودساخته و اختراعي برخلاف مقررات تاسيس کرده باشد بايد بگويم که واويلا است. اگر اين اتفاق افتاده باشد که از ظاهر قضيه برمي‌آيد که اينگونه نيست بايد اعلام کنم که راي فاقد اعتبار است.

برخي از کارشناسان هم اعلام کرده‌اند که اين اتفاق مربوط به کميته مسابقات فدراسيون فوتبال است، اما معتقدم که اصلاً اينگونه نيست چون نتيجه يک بازي فوتبال باطل شده است. در خصوص ابطال نتيجه بازي يک تنبيه است در بند 5-3 ماده 63 اساسنامه اين موضوع جزء تنبيهات معرفي شده است. چه کسي‌ مي‌تواند تنبيه را اعمال کند؟ پاسخ مشخص است؛ فقط رکن قضايي.
باز هم تاکيد مي‌کنم که واقعاً کميته انضباطي؛ اعضاي آن و فدراسيون فوتبال در حال قرار گرفتن به عنوان يکي از طرفين دعوا هستند که اين امر نگراني بزرگي است. از آنها مي‌خواهم که از ادامه اين کار پرهيز کنند. به عنوان مثال فردي مصاحبه مي‌کند و پس از آن تک‌تک اعضاي کميته انضباطي در مورد وي اظهار نظر کرده و در مقام پاسخ برمي آيند که اين امر در شان ارکان قضايي فوتبال نيست. شايد برخي‌ها قصد دارند که آنها را وارد دعوا کنند و به همين دليل از آنها درخواست مي‌کنم که اين موضوع را ادامه ندهند.

*برکنار کردن مديرعامل يک باشگاه در حيطه اختيارات اعضاي کميته انضباطي نيست

اگر ارکان باشگاه بخواهد مديرعاملي را برکنار کند، طبق اساسنامه باشگاه در صلاحيت اعضاي هيأت مديره باشگاه است، اما در مواقعي که مديرعاملي تخلفات انضباطي و برخلاف اساسنامه و آئين نامه انضباطي فدراسيون فوتبال عمل کند، در اساسنامه آمده که مي‌شود وي را از هرگونه فعاليت مرتبط با فوتبال کنار گذاشت. بنابراين اگر حکمي را هيأت رئيسه در اين خصوص صادر کند طبق اساس‌نامه است و آن شخص ديگر نمي‌تواند در فوتبال فعاليت کند،‌ اما اشتباه و تخلف دليلي در اين حد نيست که برکنار شود. وي اشتباه برداشت از آئين‌نامه و اساس‌نامه داشت و پس از صدور حکم از سوي کميته انضباطي نمي‌توانست به فيفا شکايت کند چون بايد به کميته استيناف مي‌رفت. خطاب به مسئولان فدراسيون مي‌گويم که چرا شما وقتي هنوز راي صادر نکرده‌ايد فردي را تهديد مي‌کنيد؟ اين غلط است که رئيس فدراسيون يا يکي از اعضاي کميته انضباطي مقابل دوربين رسانه ملي فردي را تهديد کند. بهتر است که به‌جاي تهديد افراد را آگاه کنند. اگر به کسي توسط فدراسيون يا ارکان آن ظلمي شد اساس‌نامه بندي را قرار داده که به فيفا شکايت کند تا فدراسيون فکر نکند که هرکاري دلش مي‌خواهد مي‌تواند بکند. فيفا به عنوان مرجع عالي انتخاب کرده‌اند که به نظر من هم درست است. در پايان تاکيد مي‌کنم که اين حکم قابل تجديد نظر است و قطعي نيست.

* ورود سياسيون به فوتبال ممنوع است

نماينده‌هاي مجلس نبايد وارد شوند و همه بايد در محور قانون حرکت کنيم. نبايد جوي را به‌وجود بياوريم که مراجع تصميم‌گيري را تحت فشار قرا دهيم. متاسفانه در چند روز گذشته تعدادي از سياسيون محلي مثلاً برخي از نمايندگان مجلس يا تعدادي از افراد غير فوتبالي به ورزش ورود پيدا کرده و مي‌خواهند در تصميم گيري ها نفوذ کنند در حالي که همه بايد تابع قانون باشند و در همين راستا حرکت کنند.

* بخيه يک بازيکن فوتبال با رشادت‌هاي رزمندگان قابل مقايسه نيست

از مسئولان مي‌خواهم که رشادت‌هاي رزمندگان جان بر کف انقلاب را با هيچ چيز مقايسه نکنند. آنها ارزش بسيار بالايي دارند و کساني که در فدراسيون فوتبال در مقام پاسخ بخيه‌خوردن سر يک بازيکن ملي را در کنار رشادت‌هاي جان برکف‌هاي انقلاب کار درستي نمي‌کنند و در واقع مقايسه مادي و معنوي است و قياس، قياس مع‌الفارغ است و بازهم تاکيد مي‌کنم که جانبازان جنگ مقام والايي دارند.

جعفري: به محروميت جاسم كرار اعتراضي نداريم

مديرعامل باشگاه تراکتورسازي گفت: هنوز ابلاغ رسمي حکم جاسم کرار به ما نرسيده اما به اين راي معترض نيستم.

  محمد حسين جعفري درباره شرايط مالي باشگاه تراکتورسازي اظهار داشت: وضعيت خوبي نداريم و من در حال پيگيري هستم که اين مسئله را حل کنم. ما يک باشگاه خصوصي هستيم که نمي توانيم خيلي روي حمايت هاي مالي کارخانه حساب کنيم و بيشتر به دنبال کمک هاي علاقه مندان به باشگاه تراکتورسازي و ارگان هايي که قول حمايت داده اند هستيم. مطمئنم که اين دوستان تراکتورسازي را تنها نمي گذارند.
 وي درباره محروميت 5 جلسه اي جاسم کرار از سوي کميته انضباطي عنوان کرد: هنوز حکم به صورت رسمي به باشگاه ابلاغ نشده اما خود آقاي شريفي روز بازي با پرسپوليس در تبريز حاضر و شاهد قضايا بود. در جلسه اي هم که من با کرار خدمت ايشان رفتيم مستندات خود را ارائه کرديم و به طور حتم رئيس کميته انضباطي در صدور اين راي دقت داشته و من هم به اين راي معترض نيستم. دوست ندارم ديگر چنين رفتار غير حرفه اي از سوي بازيکن تکرار شود. هيچ بازيکني حق ندارد حتي اگر داور تصمیم درستي نگرفته به وي معترض شود.
 جعفري در ادامه در خصوص انتقاد به باشگاه تراکتورسازي بابت حمايت سمبليک از جاسم کرار در حالي که کار او ناپسند بوده، گفت: من هنوز هم مي گويم که اين حمايت خودجوش بود. يکي از هواداران تراکتورسازي با من تماس گرفت و چنين پيشنهادي داد و من فقط اين موضوع را به اطلاع کانون هواداران دادم و آنها خودشان هماهنگي هاي لازم را انجام دادند. باشگاه تنها کاري که کرد اين بود که با حراست تربيت بدني و يگان ويژه هماهنگي کرد تا بتوانند کنار زمين بيايند.
 مديرعامل تراکتورسازي تصريح کرد: هواداران تراکتورسازي هم مي دانند که حرکت کرار مناسب نبوده و خودم هم بارها تاکيد کرده ام که هواداران هم نبايد احساسي شده و عصباني شوند. اين مسائل فقط به ضرر باشگاه تمام مي شود.
 وي در مورد برنامه تراکتورسازي در تعطيلات نيم فصل گفت: از روز گذشته تمرينات آغاز شده و از 15 دي تيم به امارات اعزام مي شود.
 جعفري در مورد خط خوردن مهدي کياني از تيم ملي خاطر نشان کرد: با توجه به بازيکناني که قطبي در اين پست دعوت کرده بود خط خوردن مهدي کياني قابل پيش بيني بود.

چند سئوال از فراز کمالوند؛از کرار تا کیانی و منیعی

مصاحبه سرمربی تیم تراکتور در مورد مسایل رخ داده در اطراف باشگاه تراکتور چه در مورد محرومیت جاسم کرار و خط خوردن کیانی از تیم ملی می تواند جالب توجه باشد، فراز كمالوند سرمربي تراكتور در این مصاحبه معتقد است كه 5 جلسه محروميت براي جاسم كرار از طرف كميته انضباطي حكم عادلانه‌اي است و باشگاه تراکتورسازی به این رای احترام می گذارد.
 او در ادامه این مصاحبه با اشاره به محرومیت کرار به این موضوع اشاره می کند که کرار را باشگاه 40 میلیون تومان جریمه کرده و یک هفته هم او را از باشگاه اخراج کرده است و باز در ادامه مصاحبه جالب ایشان در رابطه با خط خوردن مهدی کیانی از تیم ملی به موضوعات جالبی اشاره می کند " قطبي يك مربي است و بايد به تفكراتش احترام گذاشت ولي من يك سوال دارم. اگر قطبي قرار بود كياني را خط بزند پس چرا او را به قطر برد؟ و...."
این موضوع که سرمربی تیم تراکتور حق دارد مسایل را از دیده گاه خود در مورد مسایل اطراف تیم تراکتور بیان کند جای بحثی ندارد اما آنچه که در این مصاحبه بیان می شود را می توان از چند جهت مورد بررسی قرار داد:
1)نکته جالب توجه در مورد این مصاحبه می تواند به این موضوع برگردد که ایشان در مورد این حکم ابراز می دارند که باشگاه این بازیکن را 40 میلیون تومان جریمه کرده و باشگاه هم وی را یک هفته هم از باشگاه اخراج کرده اند! این اظهارات در حالی مطرح می شود که اولا باشگاه در رابطه با برخورد انضباطی با کرار بیانه ای را بیرون نداده و حکمی عملا از باشگاه بیرون نیامده، دوما موضوع جالب توجه در رابطه با اظهارات سرمربی تیم تراکتور در مورد اخراج کرار جاسم به مدت یک هفته از باشگاه است که این موضوع زمانی جالب توجه می شود که بدانیم بعد از ابلاغ حکم کمیته انضباطی مبنی بر محرومیت تا اطلاع ثانوی کرار از شرکت در مسابقات، این بازیکن به عراق مسافرت کرده و در اردوی تیم ملی این کشور حضور داشته که این موضوع از طرف باشگاه و مربی و سرمربی تیم تراکتور بارها در رسانه ها پخش شده است! اما سوالی که شاید یک هوادار تراکتور از خود بپرسد این باشد که اگر این برخورد با کرار از طریق باشگاه صورت گرفته، چرا تا بدین لحظه رسانه ای نشده بود و اگر کرار اینقدر مقصر بود چه دلیلی داشت مدیرعامل باشگاه در کمیته انضباطی از حق کرار دفاع کند؟ این تناقضات آشکار آیا موجب نخواهد شد از خود بپرسیم آخر کرار مقصر هست یا نیست؟ و اگر هست چرا با پیش کشیدن تصاویر برنامه نود و انتشار عکس مشت نوری بر صورت کرار می خواهیم حق را پایمال کنیم؟
2) اما نکته بسیار بحث برانگیز این مصاحبه جالب توجه بی شک برمی گردد به انتقاد کمالوند از سرمربی تیم ملی ایران، او در این مصاحبه با انتقاد از خط خوردن کیانی از لیست تیم ملی سیاست قطبی را در دعوت بازیکنان به این تیم را مورد نقد قرار می دهد . حال وقتی شاهد انتقاد سرمربی تیم تراکتور از سرمربی تیم ملی می شویم و جای انتقاد را باز می بینیم لذا سوالات خود را در مورد مسایل اتفاق افتاده از شروع لیگ در تیم تراکتور عینا ابراز می داریم، سوالی که مطرح می کنیم این است : آقای کمالوند اگر قرار بود شما رسول خطیبی، مولایی و منیعی را از لیست تراکتور در میانه های فصل خارج کنید چرا اصولا با تحمیل هزینه های آنها به باشگاه آنها را جذب تراکتور کردید؟ و چرا سپس عذر آنها را خواستید؟ می پرسیم مگر شما قبل از جذب این بازیکنان به توانایی های این بازیکنان آشنایی نداشتید که به دردتان خواهد خورد یا نه؟ حال با توجه به این که شما به عنوان سرمربی تیم تراکتور نگران شرایط روحی و روانی کیانی بعد از خط خوردن از اردوی تیم ملی هستید، می پرسیم آیا همین قدر هم نگران شرایط روحی و روانی بازیکنان جذب شده و سپس خط خورده تراکتور چون مولایی، خطیبی، منیعی و حقی پور هم بودید یا نه؟


اميدواري خط خورده ها به بازگشت :اعتراضي نداريم، آرزوي موفقيت مي كنيم


اعتراض به تصميم هاي سرمربي تيم ، اگر بر وفق مراد بازيكنان نباشد يكي از خصوصيات بارز بازيكنان ايراني است. بازيكنان ايراني هر وقت كه نيمكت نشين مي شوند يا از ليست خط مي خورند بلافاصله به انتقاد لب باز مي كنند.
 بيشتر انتقادهاي آنها هم نه مديرعامل و نه سرپرست بلكه تنها دامن سرمربي تيم را مي گيرد. جديدترين داستان خط خوردن در فوتبال ايران براي 4 ملي پوش تيم قطبي رخ داده است. عليرضا حقيقي، هادي نوروزي، مهدي كياني و پژمان مكنتظري بازيكناني هستند كه توسط قطبي از ليست تيم ملي خط خورده اند. اين 4 بازيكن اما حالا و پس از گذشت يكي دو روز از خط خوردنشان، كوچكترين موضعي عليه قطبي نگرفته اند.
 به نظر مي رسد اين 4 بازيكن همچنان چشم انتظار بازگشت به ليست تيم ملي هستند. قطبي در صحبتهاي خود مدعي شده كه تا هفدهم دي ماه مي تواند در ليستش تغييرات دهد و شايد اين 4 بازيكن به دليل صحبتهاي سرمربي تيم ملي از او انتقاد نمي كنند و دلايل خط خوردنشان را نمي پرسند.
 آنها در طول اين يكي دو روز تنها بسنده كرده اند به آرزوي موفقيت براي تيم ملي و در برخي مواقع اين جمله« صحبتي نداريم» آنها اميدوار هستند اما مطالعه قوانين كنفدراسيون فوتبال آسيا مي تواند اميد آنها را به ياس تبديل كند.تيم ملي تنها به دليل مصدوميت بازيكنانش مي تواند نفر ديگري جايگزين كند.