همه باهم در سهند
به یاد كبوتری كه در راه تراختور جان داد
TiraxtorFans.Com. پرچم قرمزی به دست دارد. گونه های سرخش حاكی از این است كه در منطقه خوش آب و هوا زندگی می كند. به نظر می رسد در گوشه ای از بهشت بوده و آب زمزم نوشیده است.بر روی پرچمش نوشته شده "یاشاسین آذربایجان .یاشاسین تراختور".
سن بالایی دارد ، اعتقادش به ائل گوجی ، سل گوجی بسیار است.قدمهایش آهسته است ولی پر بار ، كلامش در دل می نشیند.آرام و شمرده می گوید ، آذربایجان مهد تمدن و فرهنگ است و این را نه من بلكه تاریخ می گوید.
زمانمان كوتاه است.حدود 30 هزار هوادار تراختور در ورزشگاه آزدای جمعند.شعار های زیبا آزادی را به لرزه درآورده، نزدیك شروع بازیست ، استادیوم در اختیار تراختورچیان است.به یكباره تلویزیون و رسانه های حامی دردادنه های پایتخت دست بكار می شوند و با تهییج دوستداران استقلال آنا ن را به استادیوم می كشند.گزارشگر بازی نیم نگاهی به تیم آذربایجانی دارد .خیابانی با احساسی كه خاص مردان آذربایجانیست از تراختور و هوادارانش می گوید.شورو شوق سراسر وجودمان را فرا گرفته است.دستان من و پیرمرد در هم گره می شود تا جبران مافات عصایم شود.وقتی یاشاسین می گوییم ،به احترام پر پا می شویم.پیرمرد مقالات آدیوخ را خوانده ولی من خود را معرفی نكرده ام.نگاه مهربانش جان دوباره ای به من میدهد.كبوتران سرخ ، از دستان سرخ پوشان هوادار تراختور خارج می شود ، آسمان آبی آزادی به یك باره رنگ قرمز به خود می گیرد.تصویر ی بر آسمان حك شده است و بر ما تداعی می شود كه كبوتران در حال سرودن آواز جاوید یاشاسینند.
اما، اما:
كبوتری از كبوتران در میان آبیها سرنگون می شود ، كبوتر بخت برگشته خبر ندارد كه در میدان جوانمردی ، ممكن است نامردی هم باشد.و این می شود كه داستان كبوتر و تراختور آغاز می شود.آغازی كه پایان ندارد و صحنه های تلخ جان سپردن كبوتر در دستان نامردی از جنس آبی به تصویر كشیده می شود.
تیتر یك روزنامه ها ی فردا این است"كبوتری كه در راه تراختور جان داد".
پیرمرد كه سالیان سال هوادار تراختور بوده از این صحنه دلگیر می شود و می گوید به پاس احترام به خون این كبوتر كه در راه تراختور ریخته شد ، هرگز تراختور را درآوردگاه ها تنها نخواهم گذاشت.
پس ما می اییم تا به كبوتر نمادینمان یاد آورشویم كه تراختور و تراختورچیان با خون او زندگی دوباره گرفته اند و راهش ادامه داشته ، دارد و خواهد داشت.یاشاسین آذربایجان ، یاشاسین تراختور.
آدیوخ آذربایجانلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر