این روز ها جبهه گیری تمام رسانه های فارسی زبان و روزنامه ها و نشریات و مسئولان ورزشی کل ایران ، بر علیه آذربایجان را شاهد هستیم.
این جبهه گیری ها بقدری واضح شده است که اکثر نوجوانان و جوانان کم سن و سال را هم به فکر انداخته است. در کشوری که از ملای مسجد محله گرفته تا رهبر معظم، ادعای عدالت و وحدت و حق و ... داریم ولی افکار و رفتار تک نژادی و فاشیستی در مملک بیداد می کند. در مملکتی که برای هر چهار گوشه ای که پیدا کرده ایم ، قانون برایش نوشته ایم ولی بی قانونی و قانون گریزی مثل بیماری واگیردار ،همه گیر شده است. وظایف و چهار چوب هیچ کسی مشخص نیست و اگر هم مشخص شده باشد کسی به وظایفش قانع و واقف نیست. از آنجا که مادر قوانین یک کشور قانون اساسی آن است، ولی در ایران کسی پاسخگوی رعایت نکردن قوانین مرتبط با قومیت ها را به گردن نمی گیرد. ولی رعایت نکردن حقوق قومیت ها در ایران به ده ها سال پیش بر می گردد و بصورت جدی و واضح از به حکومت رسیدن رضا خان شروع می شود و دشمنی این حکومت با قومیت ها و سیاست تک نژادی آن لکه ننگی بر یاد ها و خاطرات قومیت های غیر فارس در ایران نهاده ، بخصوص ظلم های این حکومت دیکتاتور را مردم آذربایجان هیچ وقت از ذهنشان پاک نمی شود، بعد از آن پسرش محمد رضا پهلوی سیاست پدرش را ادامه داد و تاریخ این سلسله را دشمن قسم خورده آذربایجان می داند. ما بعد از انقلاب هم شاهد تکرار سیاست های تک نژادی در ایران شدیم که در بسیاری از اتفاقات شاهد همسویی و هم ردیفی با سیاست های تک نژادی پهلوی نسبت به قومیت ها ، مردم آذربایجان را به فکر فرو برد. حتی برخورد رسانه های دولتی ایران با مسائل آذربایجان ،همسویی کامل و یگانه ای با رسانه های خارجی فارسی زبان مانند: بی بی سی و رادیو آمریکا دارد.
دشمنی عده ای فاشیست با ملت بزرگ آذربایجان ، و رفتار ها و سیاست های تک نژادی و فاشیستی آنها با قومیت ها در ایران، ملت آذربایجان را نه تنها در ایران بلکه تمام ترک های دنیا را نگران کرده است و همه آنهایی که به جمهوری آذربایجان یا ترکیه و یا دیگر نقاط جهان که ترک ها ساکن آنجا هستند رفته اند، شاهد نگرانی همه ترک ها به آینده ملت آذربایجان در ایران هستند.
اگرچه تاریخ نام تمام حکومت ها و اشخاص فاشیست و نژادپرست را به یاد دارد و خواهد داشت ولی این افکار در قرن بیست و یکم هیچ معنا و جایگاهی ندارد.
وقتی یک آذربایجانی در ایران به ورزشگاه می رود و از روی رنج و زخم صدساله خودش، به طرفداری تیم آذربایجانی می پردازد و می گوید یاشاسین آذربایجان یعنی کشور ترکیه؟؟؟ زمانی که رئیس جمهور ایران عید (آذری) نوروز را فقط به تمام فارسی زبانان دنیا(افغانستان و تاجیکستان) تبریک می گوید، و تیم های پایتختی از داشتن طرفدار در این کشور ها ابراز خرسندی می کنند، ولی زمانی که کسی می گوید پرسپولیس محبوب افغانستان، به هم می ریزید و غوغا به پا می کنید؟؟ یادمان می آید پارسال چند ترکیه تبار در ورزشگاه که از استانبول به طرفداری تراکتورسازی آمده بودند، پرچمشان را بالا آوردند ، همه به احترام و خوش آمد گویی یکصدا تشویقشان کردیم ، جنجال به پا کردید که آقا این ها فلان هستند و ...،هر هفته آبادانی ها با هزاران پرچم برزیل میروند ورزشگاه و برافراشته اش می کنند و حتی در تلویزیون هم با ذوق و شوق نشانشان می دهید.
گستاخی عده ای به جایی رسیده است که در بازی تراکتور و پرسپولیس در تهران، فحش و ناسزا های فارسی زبانان فاشیست فکر را در تلویزیون پخش کردند ودر حالی که صدای فحاشان بصورت واضح از پشت تلویزیون شنیده می شد. و در جریان برخورد مسئولان ورزشی با شاکی (باشگاه تراکتورسازی و بیشتر از آن مردم آذربایجان) پهلوی ها از درون قبر و بی بی سی و رادیو آمریکا از انگلیس و آمریکا به مسئولان ورزشی و رسانه ای ایران دست مریزاد گفتند. برخورد های افراطی و فاشیستی ، مردم آذربایجان را بیشتر از پیش به نگرانی وا داشته است.
آخر سر جریانات بازی شهرداری با پرسپولیس در تبریز مرا وادار به نوشتن این مطلب کرد که یادآور شهریار تهران بکنم، به چند سال پیش برمی گردد که علی دایی مربی سایپا بود ، من و داداشم به عشق اینکه دایی همشهری ماست به بازی پرسپولیس سایپا رفتیم- در حدود هفتاد هشتاد هزار تماشاگر در ورزشگاه بود – زمانی که تیم دایی از پرسپولیس جلو افتاد همه ی ورزشگاه شروع کردند به فحش دادن به دایی ( دایی .. ننه ... – دایی .. ننه ... ) که نتوانستم از روی غیرتم در ورزشگاه بمانیم و چون به دلیل صرف اینکه به دایی فحش دادند ورزشگاه را ترک کردیم. و زمانی که دایی مربی تیم ملی بود،در بازی با عربستان در ورزشگاه بودیم که همان فحش ها و رنگین تر از آنها را هم به دایی دادند و همان جریان اتفاق افتاد و از ورزشگاه خارج شدیم.
پارسال که از دو ساعت قبل بازی با پرسپولیس همه ورزشگاه در تبریز دایی را تشویق کردند ، انتظار ادب و عکس العمل آن را داشتند، حد اقل هنگام خروج از زمین سرت را به طرف تماشاگر ها بکند و دستی به تماشاگر ها بزند یا تعظیمی بکند. بر خلاف رویا پردازی های این جوان ، اکثر طرفداران و تماشاگران از قشر باسواد و تحصیل کرده هستند، وفور و تعداد وبلاگ ها و سایتها و فعالیت های اینترنتی طرفداران تراکتور سازی و شهرداری ادعای بنده را ثابت می کند. منظور از عرایض این است که هوو کردن شما مبنی بر توهین قرار ندهید و یا اینکه ادعا کردید که کجای دنیا فحش می دهند- جواب اینکه در بازی پرسپولیس و سایپا به شما و به این دلیل که به جبهه ی ضد قومیتی و تک نژادی آنها نپیوسته بودید و الا که شما همان آدم هستید و مادر گرامی تان همان شخص هستند. در بازی تراکتور و پرسپولیس در تهران دیدید که شما هم بودید ولی فحاشان به تراکتوری ها و آذربایجان فحش دادند.
و شعاری که به کریم دادیم (کریم غیرتین آتدی- اؤزون فاسلارا ساتدی) فحش نیست بلکه یک سیلی ای است که ملت آذربایجان به فرزند اغفال شده خودش زد که مایه ادبش شود و سنجیده عمل کند و به کریم و ملت آذربایجان ربط دارد و یک مسئله خانوادگی است و شما چرا کاسه ی داغ تر از آش می شوید؟ یعنی آنقدر زبان مادری ات از یادت رفته که معنی این شعار را نمی دانی؟ یا می خواهی که با تنبیه و بی احترامی کردن و دهن کجی و مورد تمسخر قرار دادن تماشاچی و در کل با توهین به آذربایجان وفاداری خود را به اربابان فاشیستت ثابت کنی؟؟
حرف آخرم اینکه «جایگاه افرادی مانند هیتلر فقط در زباله دان تاریخ هست و بس» . س.ح.م
این جبهه گیری ها بقدری واضح شده است که اکثر نوجوانان و جوانان کم سن و سال را هم به فکر انداخته است. در کشوری که از ملای مسجد محله گرفته تا رهبر معظم، ادعای عدالت و وحدت و حق و ... داریم ولی افکار و رفتار تک نژادی و فاشیستی در مملک بیداد می کند. در مملکتی که برای هر چهار گوشه ای که پیدا کرده ایم ، قانون برایش نوشته ایم ولی بی قانونی و قانون گریزی مثل بیماری واگیردار ،همه گیر شده است. وظایف و چهار چوب هیچ کسی مشخص نیست و اگر هم مشخص شده باشد کسی به وظایفش قانع و واقف نیست. از آنجا که مادر قوانین یک کشور قانون اساسی آن است، ولی در ایران کسی پاسخگوی رعایت نکردن قوانین مرتبط با قومیت ها را به گردن نمی گیرد. ولی رعایت نکردن حقوق قومیت ها در ایران به ده ها سال پیش بر می گردد و بصورت جدی و واضح از به حکومت رسیدن رضا خان شروع می شود و دشمنی این حکومت با قومیت ها و سیاست تک نژادی آن لکه ننگی بر یاد ها و خاطرات قومیت های غیر فارس در ایران نهاده ، بخصوص ظلم های این حکومت دیکتاتور را مردم آذربایجان هیچ وقت از ذهنشان پاک نمی شود، بعد از آن پسرش محمد رضا پهلوی سیاست پدرش را ادامه داد و تاریخ این سلسله را دشمن قسم خورده آذربایجان می داند. ما بعد از انقلاب هم شاهد تکرار سیاست های تک نژادی در ایران شدیم که در بسیاری از اتفاقات شاهد همسویی و هم ردیفی با سیاست های تک نژادی پهلوی نسبت به قومیت ها ، مردم آذربایجان را به فکر فرو برد. حتی برخورد رسانه های دولتی ایران با مسائل آذربایجان ،همسویی کامل و یگانه ای با رسانه های خارجی فارسی زبان مانند: بی بی سی و رادیو آمریکا دارد.
دشمنی عده ای فاشیست با ملت بزرگ آذربایجان ، و رفتار ها و سیاست های تک نژادی و فاشیستی آنها با قومیت ها در ایران، ملت آذربایجان را نه تنها در ایران بلکه تمام ترک های دنیا را نگران کرده است و همه آنهایی که به جمهوری آذربایجان یا ترکیه و یا دیگر نقاط جهان که ترک ها ساکن آنجا هستند رفته اند، شاهد نگرانی همه ترک ها به آینده ملت آذربایجان در ایران هستند.
اگرچه تاریخ نام تمام حکومت ها و اشخاص فاشیست و نژادپرست را به یاد دارد و خواهد داشت ولی این افکار در قرن بیست و یکم هیچ معنا و جایگاهی ندارد.
وقتی یک آذربایجانی در ایران به ورزشگاه می رود و از روی رنج و زخم صدساله خودش، به طرفداری تیم آذربایجانی می پردازد و می گوید یاشاسین آذربایجان یعنی کشور ترکیه؟؟؟ زمانی که رئیس جمهور ایران عید (آذری) نوروز را فقط به تمام فارسی زبانان دنیا(افغانستان و تاجیکستان) تبریک می گوید، و تیم های پایتختی از داشتن طرفدار در این کشور ها ابراز خرسندی می کنند، ولی زمانی که کسی می گوید پرسپولیس محبوب افغانستان، به هم می ریزید و غوغا به پا می کنید؟؟ یادمان می آید پارسال چند ترکیه تبار در ورزشگاه که از استانبول به طرفداری تراکتورسازی آمده بودند، پرچمشان را بالا آوردند ، همه به احترام و خوش آمد گویی یکصدا تشویقشان کردیم ، جنجال به پا کردید که آقا این ها فلان هستند و ...،هر هفته آبادانی ها با هزاران پرچم برزیل میروند ورزشگاه و برافراشته اش می کنند و حتی در تلویزیون هم با ذوق و شوق نشانشان می دهید.
گستاخی عده ای به جایی رسیده است که در بازی تراکتور و پرسپولیس در تهران، فحش و ناسزا های فارسی زبانان فاشیست فکر را در تلویزیون پخش کردند ودر حالی که صدای فحاشان بصورت واضح از پشت تلویزیون شنیده می شد. و در جریان برخورد مسئولان ورزشی با شاکی (باشگاه تراکتورسازی و بیشتر از آن مردم آذربایجان) پهلوی ها از درون قبر و بی بی سی و رادیو آمریکا از انگلیس و آمریکا به مسئولان ورزشی و رسانه ای ایران دست مریزاد گفتند. برخورد های افراطی و فاشیستی ، مردم آذربایجان را بیشتر از پیش به نگرانی وا داشته است.
آخر سر جریانات بازی شهرداری با پرسپولیس در تبریز مرا وادار به نوشتن این مطلب کرد که یادآور شهریار تهران بکنم، به چند سال پیش برمی گردد که علی دایی مربی سایپا بود ، من و داداشم به عشق اینکه دایی همشهری ماست به بازی پرسپولیس سایپا رفتیم- در حدود هفتاد هشتاد هزار تماشاگر در ورزشگاه بود – زمانی که تیم دایی از پرسپولیس جلو افتاد همه ی ورزشگاه شروع کردند به فحش دادن به دایی ( دایی .. ننه ... – دایی .. ننه ... ) که نتوانستم از روی غیرتم در ورزشگاه بمانیم و چون به دلیل صرف اینکه به دایی فحش دادند ورزشگاه را ترک کردیم. و زمانی که دایی مربی تیم ملی بود،در بازی با عربستان در ورزشگاه بودیم که همان فحش ها و رنگین تر از آنها را هم به دایی دادند و همان جریان اتفاق افتاد و از ورزشگاه خارج شدیم.
پارسال که از دو ساعت قبل بازی با پرسپولیس همه ورزشگاه در تبریز دایی را تشویق کردند ، انتظار ادب و عکس العمل آن را داشتند، حد اقل هنگام خروج از زمین سرت را به طرف تماشاگر ها بکند و دستی به تماشاگر ها بزند یا تعظیمی بکند. بر خلاف رویا پردازی های این جوان ، اکثر طرفداران و تماشاگران از قشر باسواد و تحصیل کرده هستند، وفور و تعداد وبلاگ ها و سایتها و فعالیت های اینترنتی طرفداران تراکتور سازی و شهرداری ادعای بنده را ثابت می کند. منظور از عرایض این است که هوو کردن شما مبنی بر توهین قرار ندهید و یا اینکه ادعا کردید که کجای دنیا فحش می دهند- جواب اینکه در بازی پرسپولیس و سایپا به شما و به این دلیل که به جبهه ی ضد قومیتی و تک نژادی آنها نپیوسته بودید و الا که شما همان آدم هستید و مادر گرامی تان همان شخص هستند. در بازی تراکتور و پرسپولیس در تهران دیدید که شما هم بودید ولی فحاشان به تراکتوری ها و آذربایجان فحش دادند.
و شعاری که به کریم دادیم (کریم غیرتین آتدی- اؤزون فاسلارا ساتدی) فحش نیست بلکه یک سیلی ای است که ملت آذربایجان به فرزند اغفال شده خودش زد که مایه ادبش شود و سنجیده عمل کند و به کریم و ملت آذربایجان ربط دارد و یک مسئله خانوادگی است و شما چرا کاسه ی داغ تر از آش می شوید؟ یعنی آنقدر زبان مادری ات از یادت رفته که معنی این شعار را نمی دانی؟ یا می خواهی که با تنبیه و بی احترامی کردن و دهن کجی و مورد تمسخر قرار دادن تماشاچی و در کل با توهین به آذربایجان وفاداری خود را به اربابان فاشیستت ثابت کنی؟؟
حرف آخرم اینکه «جایگاه افرادی مانند هیتلر فقط در زباله دان تاریخ هست و بس» . س.ح.م
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر