تیم تراکتورسازی، عرصه ی اهداف پانترکیستها
دلایل کاملن آشکاری وجود دارد که حوادث ِ پیرامون تیم تراکتور سازی، در راستای بوجود آوردن و دامن زدن به تنازعات قومی شكل گرفته است، و در این رابطه نگرانی از "تجزیه ایران"، که نظریه پردازان پانترکیست در دکترین خود مطرح ساخته اند، یک خواب و خیال ملی گرایانه و یا صرفن یک ترس و توهم نیست که ریشه در باورهای واهی داشته باشد. کوچیدن ِ تمامی تئوریسین ها و سرشاخه های قوم گرای آذری و هم چنین ترک گرایان پانترکیست در ماه های اخیر میان ِ هواداران تیم تراکتورسازی و روی سکوهای برخی ورزشگاه های کشور، نشان از تحرکات و دل مشغولی های ویرانگرایانه ای است که در پس این حرکت ناگهانی دیده می شود. بررسی کلی این موضوع، ما را به طرح پرسش زیر رهنمون می سازد.
"در پس ِ هواداری پانترکیست ها و پان آذریست ها، از تیم تراکتور سازی چه منافع و گزاره هایی نهفته است؟"
بی تردید این منافع، در تقابل جدی و خطرناک با اتحاد اقوام ایرانی است. پان ترکیستها سالهاست نتوانسته اند از محدوده کوچک و محفلی خویش پای را فراتر گذارند، ولی اکنون، خود را بر موجی سوار کرده اند که پیش از این در مقیاس های بزرگتر در یوگسلاوی سابق پیش آمد. تنازعات نژادپرستانه که میان هواداران تیم "دینامو زاگراب" به نمایندگی از سوی کروات ها و تیم "ستاره سرخ بلگراد" به نمایندگی از سوی صربها دیده شد، در نهایت چنان اوج گرفت که حوادث بسیار خونینی را دامن زده و در کنار کشمکش های دیرپای قومی گذشته، به تجزیه یوگسلاوی انجامید. اکنون پانترکیستها و فعالان قوم گرای آذری، حوادث ویرانگری را رقم می زنند که سربازان کم سن و سالش، خشمگیانه، از روی سکوها برای ملت ایران نشان گرگ بالا می برند و شعارهای ضد ملی سرمی دهند.
پانترکیستها به نقش فوتبال در ایجاد شکافهای هولناک قومی، پی برده اند و درصدد برآوردن آرزوی دیرین خود در جهت ایجاد یک خیزش مهم توده ای و موثر هستند. در این سالیان آنان دریافته اند حرکت در لایه های فرادست قومی، نخبگان ِ شاعر، نویسنده، نوازنده و هنرمند، هرگز نخواهد توانست آرزوی دیرین آنها را جامه عمل بپوشاند. در شرایط کنونی ایران، آنها در مرحله ی نخست، نیاز به استحکام سیاسی و سپس نیل به هدف نهایی دارند. بی شک آنها اهداف ِ اصلی ِ سیاسی خود را به تعویق خواهند انداخت، و در این شرایط تنها به همگرایی ِ هواداران ِ تیم تراکتور سازی با فعالان قومی و عمدتا پان آذری های استان آذربایجان شرقی تمرکز کرده و در پی استقرار روابط فرهنگی، اجتماعی و ورزشی میان آنها خواهند بود. بررسی رسانه های بیشمار قوم گرایان، پان ترکیستها و پان آذری های ایران نشان می دهد، طرفداری از تیم تراکتور سازی به عنوان یک رویکرد ِ جذاب و ضروری مطرح بوده و آنها بخش مهمی از فعالیتهای اصلی خود را به این موضوع محدود کرده اند. اکنون نیز با طرح جُستارهای بلاموضوع در عرصه فوتبال، درصدد آمیختن قومی گری و کشمکش های دیرپای با عناصر ورزشی و کشاندن تنازعات کینه توزانه به سطح خیابانها می باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر