عبدالرحمان شاهحسيني در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس، در خصوص راي صادره از سوي کميته انضباطي درباره ديدار مس کرمان و ذوبآهن مبني بر تکرار مسابقه و ساير مسائل مربوط به فوتبال مسائلي را مطرح کرد.
گفتوگوي فارس با رئيس سابق کميته انضباطي فدراسيون فوتبال را در زير ميخوانيد:
*توجه ويژه به چند نکته مهم در مورد تکرار بازي ذوبآهن و مس کرمان
در خصوص اتفاقات مسابقه ذوبآهن و مس کرمان ذکر چند نکته اساسي بدون در نظر گرفتن اينکه راي صادره به سود کدام باشگاه خواهد بود ضروري است.
ابتدا بايد اشاره کنم که مسابقه فوتبالي برگزار شده و سپس داور هم سوت پايان را زده است. پس از اعلام پايان بازي و نتيجه قطعي مسابقه در فرم مخصوص داوري و گزارش آن به کميته داوران يک منازعه يا مرافعهاي بين باشگاه مس کرمان و ذوبآهن اصفهان بهوجود آمد که در اين جريان مديرعامل مس مدعي بود که به لحاظ نقض قانون از سوي داور درخصوص ضربه پنالتي بايد اين مسابقه تکرار شود و در مقابل مسئولان ذوبآهن هم در مقام دفاع اعلام کرده که مسابقهاي که نتيجه آن توسط داور اعلام شده نبايد تکرار شود.
حال وقتي دعوايي بين 2 باشگاه رخ ميدهد بايد به اين دعوا رسيدگي شود و مرجع ذيصلاح در فدراسيون فوتبال بايد حکم را صادر کند. در مقررات داخلي ما پس از بررسيهاي فراوان متوجه شدند که درخصوص اين موضوع هيچ پيشبيني نشده است. همه حقوقدانان ميدانند که سکوت قانون نبايد موجب توقف رسيدگي به دعوايي شود.
در قوانين مدني کشور ما هم آمده است که اگر يک دعوايي بين اهالي ايران بهوجود بيايد هيچگاه سکوت قانون نبايد موجب توقف رسيدگي به پرونده شود. در اين مواقع حق داريم که به نظريه دکترين و رويههاي قضايي مراجع کنيم.
*مراجعه به فيفا و تبعيت از بندهاي قانوني بين المللي
در پرونده فعلي فدراسيون فوتبال، ماده 44 آئيننامه انضباطي به صراحت تکليف را مشخص کرده است. در اين ماده آمده است که در موارد مربوط به روش رسيدگي چنانچه آئين نامه و ساير مقررات داخلي و بينالمللي سازمان فوتبال مجمل يا مبهم بود يا سکوت کرده باشد به قواعد فيفا و AFC مراجع شود.
در ماده 151 آئين نامه انضباطي فيفا هم آمده است در مواردي که مقررات سکوت کرده باشد، کشورها بر اساس مقررات داخلي خود و يا با مراجعه به نظريه هاي کارشناسان ميتوانند حکم را صادر کنند. بنابراين در خصوص پرونده تيمهاي مس و ذوبآهن اينکه از فيفا استعلام شد يک کار احتياطي خوب بود، چون فدراسيون فوتبال ميخواست متوجه شود که نظر فيفا چه بوده که مسئولان فدراسيون جهاني هم پاسخ خود را هم اعلام کردند و اين رفتار کاملاً سنجيده و قانوني بود.
*تائيد استفاده از نظر کارشناسان در کميته انضباطي
در ابتداي تشکيل آن پرونده يک تعارضي در اظهار نظر اعضاي فدراسيون فوتبال بود که اين موضوع يک نقطه ضعف بزرگ است. برخي از مسئولان فوتبال ايران به صراحت ميگفتند که اين قضيه در کميته رسيدگي به مسائل پيش آمده در خصوص اين بازي رسيدگي خواهد شد و برخي از اعضاي فدراسيون اعلام کردند در کميته کارشناسي تصميمگيري خواهد شد. مدير عامل باشگاه ذوبآهن در نامهاي که رئيس فدراسيون نوشته بود گفت که اصلاً کميته انضباطي صلاحيت دخالت به اين پرونده را ندارد.
جمع بندي که من کردم به اين نتيجه رسيدم که به چند دليل هم بايد از کميته کارشناسي استفاده شود و هم بايد راي را کميته انضباطي صادر کند. در سايتها ديدم که راي را کميته انضباطي صادر کرده، اما راي را به نظر کميته کارشناسي مستند کرده است.
کميته کارشناسي متشکل شده از رئيس سازمان ليگ، دو تن از نواب رئيس فدراسيون فوتبال، نماينده کميته انضباطي، دبير کل فدراسيون فوتبال و نماينده کميته داوران. استفاده از نظر کميته کارشناسي کاري صد در صد درست بوده چون اين امر يک امري است که هم مقررات در آن دخالت داشته و هم بايد از نظر فني و حقوقي اظهار نظر ميشده. ارجاع اين قضيه به کميته کارشناسي بسيار کار صحيحي بود و تشخيص اينکه در کميته کارشناسي چه کساني بايد حضور داشته باشند برعهده فدراسيون فوتبال است، اما بهتر بود در کنار اين افراد که به عنوان خبره بايد نظر ميدادند چند نفر از کارشناسان خوب قديمي داوري و کارشناس فني را هم از بيرون مجموعه فدراسيون فوتبال دعوت ميکردند. با اين شرايط نميتوانيم اعلام کنيم که نظر کميته کارشناسي فاقد اعتبار است چون به تشخيص فدراسيون فوتبال اين کميته تشکيل شده است.
* عجله مديرعامل باشگاه ذوبآهن براي شکايت به فيفا
در مورد صحبتهاي اصغر دليلي، مدير عامل باشگاه ذوبآهن اصفهان به فدراسيون فوتبال مبني بر اينکه کميته انضباطي نبايد در اين پرونده دخالت کند بايد بگويم اگر اين راي را يک مرجعي غير از کميته انضباطي صادر ميکرد، شما اعتراض خود را به کجا ارجاع ميداديد؟ اگر کميته کارشناسي اين تصميم را ميگرفت که انشاءالله نگرفته باشد، دو مرحله تجديد نظرخواهي براي باشگاهها باقيمانده است به اين صورت که هر راي که از سوي کميته انضباطي صادر ميشود طرفين دعوا ميتوانند در کميته استيناف به اين راي اعتراض کنند و اگر اين راي را هم قبول نداشتند طبق بند 2 ماده 64 آئين نامه فدراسيون فوتبال ميتوانند اين افراد به فيفا مراجعه کنند.
پس از صدور راي از سوي فدراسيون فوتبال که به نظر من هم صحيح بود، آنها طبق آئين نامه فدراسيون فوتبال که همه مکلف به رعايتش هستند ميتوانند در کميته استيناف اعتراض کنند، پس اينجا يک مرحلهاي در داخل کشور داريم که راي بايد به کمتيه استيناف برود. براي باشگاه ذوبآهن حق اعتراض به فيفا وجود دارد، اما پس از حکم کميته استيناف اين امر بايد صورت پذيرد. باشگاه ذوبآهن در اين مورد عجله کرد.
* تهديد کردن مديران ذوبآهن از سوي فدراسيون و کميته انضباطي تخلف است
مسئولان ذوبآهن نبايد پس از صادر شدن راي مبني بر تکرار بازي خيلي سريع اعلام مي کردند که به فيفا شکايت کردهاند چون اين کار اشتباه بود، اما بدتر از کار باشگاه ذوبآهن، موضعگيري فدراسيون فوتبال بود. فدراسيون فوتبال و ارکان قضايي آن که با هم يک مجموعه را تشکيل ميدهند نبايد مقابل اعضاي خود قرار بگيرند و در مقام پاسخگويي کسي را تهديد کنند، تهديد کردن سم قضاوت است. ورود مقام قضايي قبل از رسيدگي و صدور راي به دعوا و تعيين تکليف، تهديد نام دارد و خلاف است.
اگر اين رويه در فوتبال ما جا بيفتد شک نکنيد که پاسخ معکوسي خواهد داشت، اما متاسفانه اين امر در فوتبال ما توسط برخي مديران عادي شده به طوري که خودشان را مقابل طرفين دعوا قرار ميدهند و خودشان يک طرف دعوا ميشوند. در اين مواقع سوالي پيش ميآيد که به اين دعوا چه کسي بايد رسيدگي کند؟ بارها شده که مديران فدراسيون فوتبال وارد دعوا شدهاند که من احساس ميکنم اين کار يک بدعت خطرناک و ناشايست است و بايد از اين امر دست بردارند. فدراسيون فوتبال بهجاي تهديد کردن باشگاه ذوبآهن بهتر بود که متن قانون را به آنها تفهيم و به آنها يادآوري ميکرد که پيش از اعتراض به فيفا بايد به کميته استيناف برويد.
*با ترکيب اختراعي در فدراسيون، راي تکرار بازي مس و ذوبآهن فاقد اعتبار است
نکته بعدي اين است که من متن راي کميته انضباطي که بايد امضاي حداقل 3 عضو و حداکثر 5 عضو را دارا باشد هنوز نديدهام. اين صحبتها بر مبناي اين است که راي را کميته انضباطي صادر کرده باشد، بنابراين اين راي را در چارچوبي که صادر شده از لحاظ تشريفات رسيدگي مقررات رسيدگي به فدراسيون فوتبال صددرصد صحيح ميدانم. اگر راي را کميته انضباطي صادر نکرده باشد و فدراسيون يک ترکيب خودساخته و اختراعي برخلاف مقررات تاسيس کرده باشد بايد بگويم که واويلا است. اگر اين اتفاق افتاده باشد که از ظاهر قضيه برميآيد که اينگونه نيست بايد اعلام کنم که راي فاقد اعتبار است.
برخي از کارشناسان هم اعلام کردهاند که اين اتفاق مربوط به کميته مسابقات فدراسيون فوتبال است، اما معتقدم که اصلاً اينگونه نيست چون نتيجه يک بازي فوتبال باطل شده است. در خصوص ابطال نتيجه بازي يک تنبيه است در بند 5-3 ماده 63 اساسنامه اين موضوع جزء تنبيهات معرفي شده است. چه کسي ميتواند تنبيه را اعمال کند؟ پاسخ مشخص است؛ فقط رکن قضايي.
باز هم تاکيد ميکنم که واقعاً کميته انضباطي؛ اعضاي آن و فدراسيون فوتبال در حال قرار گرفتن به عنوان يکي از طرفين دعوا هستند که اين امر نگراني بزرگي است. از آنها ميخواهم که از ادامه اين کار پرهيز کنند. به عنوان مثال فردي مصاحبه ميکند و پس از آن تکتک اعضاي کميته انضباطي در مورد وي اظهار نظر کرده و در مقام پاسخ برمي آيند که اين امر در شان ارکان قضايي فوتبال نيست. شايد برخيها قصد دارند که آنها را وارد دعوا کنند و به همين دليل از آنها درخواست ميکنم که اين موضوع را ادامه ندهند.
*برکنار کردن مديرعامل يک باشگاه در حيطه اختيارات اعضاي کميته انضباطي نيست
اگر ارکان باشگاه بخواهد مديرعاملي را برکنار کند، طبق اساسنامه باشگاه در صلاحيت اعضاي هيأت مديره باشگاه است، اما در مواقعي که مديرعاملي تخلفات انضباطي و برخلاف اساسنامه و آئين نامه انضباطي فدراسيون فوتبال عمل کند، در اساسنامه آمده که ميشود وي را از هرگونه فعاليت مرتبط با فوتبال کنار گذاشت. بنابراين اگر حکمي را هيأت رئيسه در اين خصوص صادر کند طبق اساسنامه است و آن شخص ديگر نميتواند در فوتبال فعاليت کند، اما اشتباه و تخلف دليلي در اين حد نيست که برکنار شود. وي اشتباه برداشت از آئيننامه و اساسنامه داشت و پس از صدور حکم از سوي کميته انضباطي نميتوانست به فيفا شکايت کند چون بايد به کميته استيناف ميرفت. خطاب به مسئولان فدراسيون ميگويم که چرا شما وقتي هنوز راي صادر نکردهايد فردي را تهديد ميکنيد؟ اين غلط است که رئيس فدراسيون يا يکي از اعضاي کميته انضباطي مقابل دوربين رسانه ملي فردي را تهديد کند. بهتر است که بهجاي تهديد افراد را آگاه کنند. اگر به کسي توسط فدراسيون يا ارکان آن ظلمي شد اساسنامه بندي را قرار داده که به فيفا شکايت کند تا فدراسيون فکر نکند که هرکاري دلش ميخواهد ميتواند بکند. فيفا به عنوان مرجع عالي انتخاب کردهاند که به نظر من هم درست است. در پايان تاکيد ميکنم که اين حکم قابل تجديد نظر است و قطعي نيست.
* ورود سياسيون به فوتبال ممنوع است
نمايندههاي مجلس نبايد وارد شوند و همه بايد در محور قانون حرکت کنيم. نبايد جوي را بهوجود بياوريم که مراجع تصميمگيري را تحت فشار قرا دهيم. متاسفانه در چند روز گذشته تعدادي از سياسيون محلي مثلاً برخي از نمايندگان مجلس يا تعدادي از افراد غير فوتبالي به ورزش ورود پيدا کرده و ميخواهند در تصميم گيري ها نفوذ کنند در حالي که همه بايد تابع قانون باشند و در همين راستا حرکت کنند.
* بخيه يک بازيکن فوتبال با رشادتهاي رزمندگان قابل مقايسه نيست
از مسئولان ميخواهم که رشادتهاي رزمندگان جان بر کف انقلاب را با هيچ چيز مقايسه نکنند. آنها ارزش بسيار بالايي دارند و کساني که در فدراسيون فوتبال در مقام پاسخ بخيهخوردن سر يک بازيکن ملي را در کنار رشادتهاي جان برکفهاي انقلاب کار درستي نميکنند و در واقع مقايسه مادي و معنوي است و قياس، قياس معالفارغ است و بازهم تاکيد ميکنم که جانبازان جنگ مقام والايي دارند.
گفتوگوي فارس با رئيس سابق کميته انضباطي فدراسيون فوتبال را در زير ميخوانيد:
*توجه ويژه به چند نکته مهم در مورد تکرار بازي ذوبآهن و مس کرمان
در خصوص اتفاقات مسابقه ذوبآهن و مس کرمان ذکر چند نکته اساسي بدون در نظر گرفتن اينکه راي صادره به سود کدام باشگاه خواهد بود ضروري است.
ابتدا بايد اشاره کنم که مسابقه فوتبالي برگزار شده و سپس داور هم سوت پايان را زده است. پس از اعلام پايان بازي و نتيجه قطعي مسابقه در فرم مخصوص داوري و گزارش آن به کميته داوران يک منازعه يا مرافعهاي بين باشگاه مس کرمان و ذوبآهن اصفهان بهوجود آمد که در اين جريان مديرعامل مس مدعي بود که به لحاظ نقض قانون از سوي داور درخصوص ضربه پنالتي بايد اين مسابقه تکرار شود و در مقابل مسئولان ذوبآهن هم در مقام دفاع اعلام کرده که مسابقهاي که نتيجه آن توسط داور اعلام شده نبايد تکرار شود.
حال وقتي دعوايي بين 2 باشگاه رخ ميدهد بايد به اين دعوا رسيدگي شود و مرجع ذيصلاح در فدراسيون فوتبال بايد حکم را صادر کند. در مقررات داخلي ما پس از بررسيهاي فراوان متوجه شدند که درخصوص اين موضوع هيچ پيشبيني نشده است. همه حقوقدانان ميدانند که سکوت قانون نبايد موجب توقف رسيدگي به دعوايي شود.
در قوانين مدني کشور ما هم آمده است که اگر يک دعوايي بين اهالي ايران بهوجود بيايد هيچگاه سکوت قانون نبايد موجب توقف رسيدگي به پرونده شود. در اين مواقع حق داريم که به نظريه دکترين و رويههاي قضايي مراجع کنيم.
*مراجعه به فيفا و تبعيت از بندهاي قانوني بين المللي
در پرونده فعلي فدراسيون فوتبال، ماده 44 آئيننامه انضباطي به صراحت تکليف را مشخص کرده است. در اين ماده آمده است که در موارد مربوط به روش رسيدگي چنانچه آئين نامه و ساير مقررات داخلي و بينالمللي سازمان فوتبال مجمل يا مبهم بود يا سکوت کرده باشد به قواعد فيفا و AFC مراجع شود.
در ماده 151 آئين نامه انضباطي فيفا هم آمده است در مواردي که مقررات سکوت کرده باشد، کشورها بر اساس مقررات داخلي خود و يا با مراجعه به نظريه هاي کارشناسان ميتوانند حکم را صادر کنند. بنابراين در خصوص پرونده تيمهاي مس و ذوبآهن اينکه از فيفا استعلام شد يک کار احتياطي خوب بود، چون فدراسيون فوتبال ميخواست متوجه شود که نظر فيفا چه بوده که مسئولان فدراسيون جهاني هم پاسخ خود را هم اعلام کردند و اين رفتار کاملاً سنجيده و قانوني بود.
*تائيد استفاده از نظر کارشناسان در کميته انضباطي
در ابتداي تشکيل آن پرونده يک تعارضي در اظهار نظر اعضاي فدراسيون فوتبال بود که اين موضوع يک نقطه ضعف بزرگ است. برخي از مسئولان فوتبال ايران به صراحت ميگفتند که اين قضيه در کميته رسيدگي به مسائل پيش آمده در خصوص اين بازي رسيدگي خواهد شد و برخي از اعضاي فدراسيون اعلام کردند در کميته کارشناسي تصميمگيري خواهد شد. مدير عامل باشگاه ذوبآهن در نامهاي که رئيس فدراسيون نوشته بود گفت که اصلاً کميته انضباطي صلاحيت دخالت به اين پرونده را ندارد.
جمع بندي که من کردم به اين نتيجه رسيدم که به چند دليل هم بايد از کميته کارشناسي استفاده شود و هم بايد راي را کميته انضباطي صادر کند. در سايتها ديدم که راي را کميته انضباطي صادر کرده، اما راي را به نظر کميته کارشناسي مستند کرده است.
کميته کارشناسي متشکل شده از رئيس سازمان ليگ، دو تن از نواب رئيس فدراسيون فوتبال، نماينده کميته انضباطي، دبير کل فدراسيون فوتبال و نماينده کميته داوران. استفاده از نظر کميته کارشناسي کاري صد در صد درست بوده چون اين امر يک امري است که هم مقررات در آن دخالت داشته و هم بايد از نظر فني و حقوقي اظهار نظر ميشده. ارجاع اين قضيه به کميته کارشناسي بسيار کار صحيحي بود و تشخيص اينکه در کميته کارشناسي چه کساني بايد حضور داشته باشند برعهده فدراسيون فوتبال است، اما بهتر بود در کنار اين افراد که به عنوان خبره بايد نظر ميدادند چند نفر از کارشناسان خوب قديمي داوري و کارشناس فني را هم از بيرون مجموعه فدراسيون فوتبال دعوت ميکردند. با اين شرايط نميتوانيم اعلام کنيم که نظر کميته کارشناسي فاقد اعتبار است چون به تشخيص فدراسيون فوتبال اين کميته تشکيل شده است.
* عجله مديرعامل باشگاه ذوبآهن براي شکايت به فيفا
در مورد صحبتهاي اصغر دليلي، مدير عامل باشگاه ذوبآهن اصفهان به فدراسيون فوتبال مبني بر اينکه کميته انضباطي نبايد در اين پرونده دخالت کند بايد بگويم اگر اين راي را يک مرجعي غير از کميته انضباطي صادر ميکرد، شما اعتراض خود را به کجا ارجاع ميداديد؟ اگر کميته کارشناسي اين تصميم را ميگرفت که انشاءالله نگرفته باشد، دو مرحله تجديد نظرخواهي براي باشگاهها باقيمانده است به اين صورت که هر راي که از سوي کميته انضباطي صادر ميشود طرفين دعوا ميتوانند در کميته استيناف به اين راي اعتراض کنند و اگر اين راي را هم قبول نداشتند طبق بند 2 ماده 64 آئين نامه فدراسيون فوتبال ميتوانند اين افراد به فيفا مراجعه کنند.
پس از صدور راي از سوي فدراسيون فوتبال که به نظر من هم صحيح بود، آنها طبق آئين نامه فدراسيون فوتبال که همه مکلف به رعايتش هستند ميتوانند در کميته استيناف اعتراض کنند، پس اينجا يک مرحلهاي در داخل کشور داريم که راي بايد به کمتيه استيناف برود. براي باشگاه ذوبآهن حق اعتراض به فيفا وجود دارد، اما پس از حکم کميته استيناف اين امر بايد صورت پذيرد. باشگاه ذوبآهن در اين مورد عجله کرد.
* تهديد کردن مديران ذوبآهن از سوي فدراسيون و کميته انضباطي تخلف است
مسئولان ذوبآهن نبايد پس از صادر شدن راي مبني بر تکرار بازي خيلي سريع اعلام مي کردند که به فيفا شکايت کردهاند چون اين کار اشتباه بود، اما بدتر از کار باشگاه ذوبآهن، موضعگيري فدراسيون فوتبال بود. فدراسيون فوتبال و ارکان قضايي آن که با هم يک مجموعه را تشکيل ميدهند نبايد مقابل اعضاي خود قرار بگيرند و در مقام پاسخگويي کسي را تهديد کنند، تهديد کردن سم قضاوت است. ورود مقام قضايي قبل از رسيدگي و صدور راي به دعوا و تعيين تکليف، تهديد نام دارد و خلاف است.
اگر اين رويه در فوتبال ما جا بيفتد شک نکنيد که پاسخ معکوسي خواهد داشت، اما متاسفانه اين امر در فوتبال ما توسط برخي مديران عادي شده به طوري که خودشان را مقابل طرفين دعوا قرار ميدهند و خودشان يک طرف دعوا ميشوند. در اين مواقع سوالي پيش ميآيد که به اين دعوا چه کسي بايد رسيدگي کند؟ بارها شده که مديران فدراسيون فوتبال وارد دعوا شدهاند که من احساس ميکنم اين کار يک بدعت خطرناک و ناشايست است و بايد از اين امر دست بردارند. فدراسيون فوتبال بهجاي تهديد کردن باشگاه ذوبآهن بهتر بود که متن قانون را به آنها تفهيم و به آنها يادآوري ميکرد که پيش از اعتراض به فيفا بايد به کميته استيناف برويد.
*با ترکيب اختراعي در فدراسيون، راي تکرار بازي مس و ذوبآهن فاقد اعتبار است
نکته بعدي اين است که من متن راي کميته انضباطي که بايد امضاي حداقل 3 عضو و حداکثر 5 عضو را دارا باشد هنوز نديدهام. اين صحبتها بر مبناي اين است که راي را کميته انضباطي صادر کرده باشد، بنابراين اين راي را در چارچوبي که صادر شده از لحاظ تشريفات رسيدگي مقررات رسيدگي به فدراسيون فوتبال صددرصد صحيح ميدانم. اگر راي را کميته انضباطي صادر نکرده باشد و فدراسيون يک ترکيب خودساخته و اختراعي برخلاف مقررات تاسيس کرده باشد بايد بگويم که واويلا است. اگر اين اتفاق افتاده باشد که از ظاهر قضيه برميآيد که اينگونه نيست بايد اعلام کنم که راي فاقد اعتبار است.
برخي از کارشناسان هم اعلام کردهاند که اين اتفاق مربوط به کميته مسابقات فدراسيون فوتبال است، اما معتقدم که اصلاً اينگونه نيست چون نتيجه يک بازي فوتبال باطل شده است. در خصوص ابطال نتيجه بازي يک تنبيه است در بند 5-3 ماده 63 اساسنامه اين موضوع جزء تنبيهات معرفي شده است. چه کسي ميتواند تنبيه را اعمال کند؟ پاسخ مشخص است؛ فقط رکن قضايي.
باز هم تاکيد ميکنم که واقعاً کميته انضباطي؛ اعضاي آن و فدراسيون فوتبال در حال قرار گرفتن به عنوان يکي از طرفين دعوا هستند که اين امر نگراني بزرگي است. از آنها ميخواهم که از ادامه اين کار پرهيز کنند. به عنوان مثال فردي مصاحبه ميکند و پس از آن تکتک اعضاي کميته انضباطي در مورد وي اظهار نظر کرده و در مقام پاسخ برمي آيند که اين امر در شان ارکان قضايي فوتبال نيست. شايد برخيها قصد دارند که آنها را وارد دعوا کنند و به همين دليل از آنها درخواست ميکنم که اين موضوع را ادامه ندهند.
*برکنار کردن مديرعامل يک باشگاه در حيطه اختيارات اعضاي کميته انضباطي نيست
اگر ارکان باشگاه بخواهد مديرعاملي را برکنار کند، طبق اساسنامه باشگاه در صلاحيت اعضاي هيأت مديره باشگاه است، اما در مواقعي که مديرعاملي تخلفات انضباطي و برخلاف اساسنامه و آئين نامه انضباطي فدراسيون فوتبال عمل کند، در اساسنامه آمده که ميشود وي را از هرگونه فعاليت مرتبط با فوتبال کنار گذاشت. بنابراين اگر حکمي را هيأت رئيسه در اين خصوص صادر کند طبق اساسنامه است و آن شخص ديگر نميتواند در فوتبال فعاليت کند، اما اشتباه و تخلف دليلي در اين حد نيست که برکنار شود. وي اشتباه برداشت از آئيننامه و اساسنامه داشت و پس از صدور حکم از سوي کميته انضباطي نميتوانست به فيفا شکايت کند چون بايد به کميته استيناف ميرفت. خطاب به مسئولان فدراسيون ميگويم که چرا شما وقتي هنوز راي صادر نکردهايد فردي را تهديد ميکنيد؟ اين غلط است که رئيس فدراسيون يا يکي از اعضاي کميته انضباطي مقابل دوربين رسانه ملي فردي را تهديد کند. بهتر است که بهجاي تهديد افراد را آگاه کنند. اگر به کسي توسط فدراسيون يا ارکان آن ظلمي شد اساسنامه بندي را قرار داده که به فيفا شکايت کند تا فدراسيون فکر نکند که هرکاري دلش ميخواهد ميتواند بکند. فيفا به عنوان مرجع عالي انتخاب کردهاند که به نظر من هم درست است. در پايان تاکيد ميکنم که اين حکم قابل تجديد نظر است و قطعي نيست.
* ورود سياسيون به فوتبال ممنوع است
نمايندههاي مجلس نبايد وارد شوند و همه بايد در محور قانون حرکت کنيم. نبايد جوي را بهوجود بياوريم که مراجع تصميمگيري را تحت فشار قرا دهيم. متاسفانه در چند روز گذشته تعدادي از سياسيون محلي مثلاً برخي از نمايندگان مجلس يا تعدادي از افراد غير فوتبالي به ورزش ورود پيدا کرده و ميخواهند در تصميم گيري ها نفوذ کنند در حالي که همه بايد تابع قانون باشند و در همين راستا حرکت کنند.
* بخيه يک بازيکن فوتبال با رشادتهاي رزمندگان قابل مقايسه نيست
از مسئولان ميخواهم که رشادتهاي رزمندگان جان بر کف انقلاب را با هيچ چيز مقايسه نکنند. آنها ارزش بسيار بالايي دارند و کساني که در فدراسيون فوتبال در مقام پاسخ بخيهخوردن سر يک بازيکن ملي را در کنار رشادتهاي جان برکفهاي انقلاب کار درستي نميکنند و در واقع مقايسه مادي و معنوي است و قياس، قياس معالفارغ است و بازهم تاکيد ميکنم که جانبازان جنگ مقام والايي دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر