۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

باید قبول کنیم که دیگر کمالوند حوصله همه را سر می برد

بابک امیری رحیمی؛ سوالی که مطرح می شود شاید این باشد که آن تراکتور با طراوت فصل قبل کجا رفته است؟ سوالی که بی شک بعد از بازی با صبا در قم یا در برابر سایپا در کرج ذهن همه هواداران را به خود معطوف کرده است و بی شک سوالی است که باید به آن پاسخ داده شود این است تا کجا " عیبی یوخ " ادامه داشته باشد؟!


امروز بدترین روز برای تراکتور محسوب می شد، درصد بالای پاس های اشتباه، زیر توپ زدن های پی در پی، بی برنامگی محض بعد از به ثمر رساندن گل ، تعویض های پی در پی و اشتباه بدون کوچکترین بار فنی همگی دست به دست هم داد تا تراکتور در یک بازی کم افت و خیز دو امتیاز حساس را از کف دهد، سوالی که مطرح است این است که تراکتور با طراوت فصل گذشته چگونه توانست جایش را با این تیم بی روح و بی برنامه عوض کند؟ بی شک تراکتور در طی دوران چهل ساله خود یکی از بهترین تیم های تاریخ خود را دارد، تراکتور از حیث داشتن 5 بازیکن ملی پوش هم اینک با تیمی چون سپاهان در صدر بیشترین دارنده بازیکن ملی پوش رقابت می کند، ولی بهره وری کم از این پتانسیل همین بازی کم افت و خیزی است که اگر با اقبال شانس هم همراه نبود معلوم نبود در این بازی می شد با همان یک امتیاز هم از کرج خارج شویم یا نه.

در دیگر سوی برنامه ای چون اوت دستی که  تمام برنامه تراکتور را در فصل جاری شامل می شود دیگر دارد بر روی اعصاب تک تک هواداران تراکتور رژه می رود، کمالوند جسور فصل گذشته جایش را به کمالوند محتاط و محافظه کاری داده که دیگر یک گل زده را چون دری گرانبها می پندارد که باید از آن محافظت کند، در دیگر سوی میدان خریداری بازیکنی چون آندو تیموریان در حالی که در تراکتور بازیکنی چون کیانی آماده حاضر است موجب شده که سیستم تیم تبدیل به سیستمی ساکن با دو هافبک تدافعی شود که ذهنیت دفاع را بیش از حمله کردن در پشت سر خود دارد، اینها در کنار تعویض های اشتباه کمالوند همواره در بازیهای این فصل آزار دهنده تر به نظر می آید، تعویض ابراهیم زاده با پیمنتا که موجب آن خطا و ضربه ایستگاهی منجر به گل سایپا در بازی شد تا تعویض آندو با جلیلی نمود عینی تعویض های بیشتر احساسی است که کمر تیم را می شکند تا کمک حال تیم باشد، همچنین عدم تعویض ابراهیمی که با تکروی های بیهوده حرکت تیمی تراکتور را با مشکل مواجه می کند یا عدم تعویض علیزاده کم فروغ همگی نمود عینی مربی است که از شعار عیبی یوخ هواداران سو استفاده می کند و این در حالی است که آسیا هم به محاق می رود، باید قبول کنیم که دیگر کمالوند حوصله همه را سر می برد.

امروز تراکتور روز بسیار بدی را پشت سر گذاشت و بازی سرد و بی روح تراکتور در دو نیمه و خصوصا در نیمه دوم اصلا قابل دفاع نیست و مطمئنا این بار به سر منزل نخواهد رسید مگر ما هواداران تراکتور هم به وظیفه خود بیشتر آشنا شویم، در هر صورت بخش بزرگی از این عدم نتیجه گیری تراکتور متوجه هواداران تراکتور هم است، چرا که در بازیهای گذشته شاهد تغییرات محسوسی بر روی سکوها بوده ایم، ابتدا باید توجه داشته باشیم که تراکتور نباید فدای یک شخص شود و هر شخصی که بر مسند مربیگری تراکتور قرار می گیرد برای ما هواداران نباید مهمتر از خود تراکتور تلقی شود که بخواهیم با حمایت از او تراکتور را فدای آمال و آرزوها و امیال شخص یا گروهی کنیم، نتیجه این برخورد جز به بازی گرفتن شعور هواداران تراکتور و از دست رفتن باشگاه محبوب تراکتور نخواهد شد، نمود عینی این موضوع هم بر می گردد به شعاری که توسط عده ای خاص در بازی برابر شهرداری بر روی سکوها توسط عده ای خاص داده شد و موجب شده که امروز متوجه این موضوع شویم که راه را اشتباه می رویم. راهی که ما را امروز بیشتر به شخصی چون کمالوند سوق داده تا تیم محبوبمان تراکتور.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر