یادداشت روز: حضور تراکتور در آسیا رویایی که بر باد می رود

دو فصل پیاپی است که هواداران، کارشناسان، مطبوعات و رسانه ها و به نوعی تمامی اشخاصی که فوتبال تراکتور را دنبال می نمایند مشکل اصلی این تیم را عدم وجود مهاجم تمام کننده و گلزن می دانند و مسئولان تیم نیز حداقل در ظاهر خود را علاقمند به حل این مشکل نشان می دهند ولی در عمل هیچ قدمی برداشته نمیشود در روزهای اخیر اسامی مختلفی جهت حل مشکل گل نزنی تراکتور مطرح شده اند...

آرتان آرمان/پورتال هواداران تراکتور

89/09/06

TractorFansPortl.Com. تراکتور با هواداران دهها میلیونیش دو فصل اخیر را با رویای آسیایی شدن آغاز نموده است ولی همواره عواملی مانع از جامه ی عمل پوشیدن این هدف می گردد. بدیهی است صعود تراکتور به آسیا با میلیونها هواداری که با به لرزه درآوردن فوتبال ایران عاشقانه در پشت این تیم ایستاده اند نه فقط انتظار خیلی زیادی نیست بلکه حتی تسخیر آسیا نیز جوابگوی این تیم مردمی با اینهمه هوادار نمی تواند باشد اما متولیانش در خصوص این تیم و هواداران کم نظیرش چگونه می اندیشند؟ آیا رسیدن تیم به آسیا برایشان به اندازه ی اقیانوس عظیم هواداران این تیم ارزشمند است؟ آیا آنان از هر امکانی برای محقق نمودن این هدف بهره می برند؟ و آیا برای دستیابی به این هدف خود را به آب و آتش زده و سنگ تمام می گذارند؟

اگر بخواهیم بدون اغماض و تعصب به سؤالات فوق پاسخ گوییم متأسفانه باید بگوییم "نه"، موفقیت تیم به اندازه ی هواداران برای مسئولان اهمیت ندارد اما چرا اینگونه است؟ در شرایطی که امروزه در فوتبال کشور حتی تیمهای خیلی کوچک اهداف بزرگی را در سر می پرورانند چرا باید تیمی به بزرگی تراکتور فقط دور خود چرخیده و از دستیابی به موفقیتهای آنچنانی عاجز باشد؟ مگر میشود که هرجایی تیم به صخره و بن بست خورد سرمربی و مدیرعامل تیم و ... عدم وجود امکانات لازم را بهانه نموده و زمین و زمان را به هم بدوزند که خیل عظیم هواداران این تیم را مجاب نمایند که تراکتور به موفقیتی بیشتر از این نمی تواند نایل گردد و باید به همین سطح راضی باشند و حتی خیلی هم دلشان بخواهد که تیم قادر به بقا در همین سطح متوسط نیز باشد!. چراهای بیشماری ممکن است در مخیله ی هر هوادار تراکتور نقش ببندد که شاید هرگز پاسخی برای برخیشان نیز پیدا ننماید!

همین چند روز پیش بود که سرمربی تیم متعاقب تساوی کسل کننده با صبای قم اعلام نموده بود که برخی هواداران انتظار خیلی بالایی دارند! ورزشگاه قم برای بازی فوتبال مناسب نبود و چند بازیکن خود را در اختیار نداشتیم و غیره و غیره... زمان آن فرا رسیده است که از سرمربی محترم تیم که بخوبی واژه ها را مورد استفاده قرار میدهد بپرسیم این مشکلات کی به پایان می رسند؟ چرا باید برای تیمی با اینهمه هوادار یک حضور خشک و خالی در آسیا انتظار زیادی باشد؟ آیا تراکتور کوچکتر از تیمهای خرده پایی مانند مس کرمان می باشد که در شرایطی که سهمیه ی حضور در آسیا مثل امروز 4 تیم نیز نبود قادر به رساندن خود به آسیا شد؟ آیا حضور در آسیا برای سرمربی تیم خیلی بزرگ و دست نایافتنی است یا برای هواداران؟

دو فصل پیاپی است که هواداران، کارشناسان، مطبوعات و رسانه ها و به نوعی تمامی اشخاصی که فوتبال تراکتور را دنبال می نمایند مشکل اصلی این تیم را عدم وجود مهاجم تمام کننده و گلزن می دانند و مسئولان تیم نیز حداقل در ظاهر خود را علاقمند به حل این مشکل نشان می دهند ولی در عمل هیچ قدمی برداشته نمیشود در روزهای اخیر اسامی مختلفی جهت حل مشکل گل نزنی تراکتور مطرح شده اند که عمادرضا مهاجم عراقی شاخص ترین آنان بود ولی جالب توجه است که در 3-2 روز اخیر نام علی انصاریان و علی کریمی برای حضور در تراکتور به دهانها انداخته شد و قابل تأمل است که مدیرعامل تراکتور در مصاحبه با خبرگزاری فارس اعلام نموده است که ما این نامها را فقط در محفلی خصوصی مطرح نموده بودیم و قرار بر رسانه ای شدن آنان نبود! خدمت مدیر عامل محترم عرض شود که حتی رسانه ای شدن این اسامی نیز مشکل تراکتور را حل نخواهد نمود زیرا مشکل تراکتور در درون زمین است نه بیرون از آن که با سوار شدن بر امواج رسانه ای بتوان آن را رفع و رجوع نمود حداقل بهتر این بود که برای جلب توجه افکار هوادارانی که تشنه ی حضور تیم در آسیا می باشند نام چند بازیکن حسابی آورده میشد نه بازیکنانی که سالهاست تمام شده اند علی انصاریان بهترین بازیهای خود را 8-7 سال پیش برای پیروزی انجام داد و اگر بازیکن بدردبخوری بود این تیم و سایر گرگهای باران دیده ی لیگ برتر او را رها نمی نمودند تا سر از لیگ دسته ی اول و فولادگستر تبریز دربیاورد و علی کریمی هم اگر بازیکن واقعاً شاخصی باشد هرگز شهرداری باآنهمه مشکلات که گلزنی یزرگترینش می باشد وی را به راحتی از دست نمی دهد تا برای حل مشکل گل نزنی مهاجمان تراکتور به خدمت گرفته شود با این اوصاف آیا بهتر نیست که با هواداران روراست بوده و با پالاییدن افکار و ادعاهای خود یکبار برای همیشه بگوییم نه آقا ما اینکاره نیستیم ما قدرت هدایت تراکتور به آسیا را نداریم نمیشود که هوادار هر فصل را با کلی ادعای سرمربی تیم، مدیرعامل و ... به پایان رسانده و هر فصل با مواجه شدن با وعده و وعیدهای سرخرمن دست آخر فقط حسرت و افسوس برایش باقی بماند و هر سال آرزوی پارسال را نماید! 8 سال دور خود چرخیدن تراکتور در گرداب گریزناپذیر لیگ برتر به اندازه ی کافی هواداران را خسته و فرسوده نموده است و دیگر آنان طاقت به بطالت گذراندن فصلهای پی در پی لیگ برتر را نیز ندارند مدت زمان خیلی طولانی نیست که سرمربی تیم اعلام نمود در فصل بعد تیمهای دیگر برای دومی بجنگند و حالا این ادعاها چگونه فرم دیگری بخود می گیرند یک معماست!

تراکتور در جام حذفی در مسابقه ی داربی آذربایجان توانست شکست سنگینی را بر همشهری خود تحمیل نماید که البته در این پیروزی پرگل نیز هم ضعفهای حریف و هم خود تراکتور مشهود بود دریافت 2 گل در دو دقیقه کاملاً ساختار روانی تراکتور را بهم ریخته و ضعف شخصیت و اعتماد بنفس این تیم را عیان نمود که اخراج علی علیزاده هم کاملاً تحت تأثیر این فضا انجام پذیرفت البته علیرغم آنکه این پیروزی در جای خود باارزش است ولی ضعفهای مشهود تراکتور در این بازی آژیر خطر را برای این تیم بصدا در می آورد جام حذفی جام شگفتیهاست همین دیروز بود که تیم گمنام شهرداری یاسوج ذوب آهن نایب قهرمان آسیا را از دور مسابقان کنار زد بنابراین تراکتور مرتکب اشتباهی بس بزرگ خواهد شد اگر با رها کردن لیگ برتر در باد جام حذفی خوابیده و تصور نماید که به سادگی با قهرمانی در جام حذفی راهی آسیا خواهد شد. فاکتورهای زیادی در موفقیتهای تیمهای لیگ برتری دخیل می باشند نتایج تراکتور تاکنون نشان داده است که این تیم شاخصه های موفقیت را گردهم نیاورده است برای موفقیت باید ابزارهای لازم را مهیا نمود "مربی بزرگ"، "بازیکنان باکیفیت"، "مدیران توانا"، "ایجاد سیستم باشگاهداری حرفه ای"، "آماده نمودن امکانات مالی لازم" و ... از عناصر موفقیت تیمهای فوتبال می باشند اصلاً منطقی نیست که تراکتور در ابتدای هر فصل لشکری از سیاهی لشکر را در تیم خود جمع نموده و در اواسط فصل دنبال مهاجم تراز اول بگردد تیمی که اهداف بزرگ را به عنوان هدف خود مدنظر قرار میدهد باید با برنامه ریزی کارآ از همان ابتدا زمینه و بستر لازم جهت نیل به این هدف را مهیا نموده و تمهیدات و تدابیر لازم را تدارک ببیند و گرنه با فرافکنی مشکلات و توجیه افکنیهای رسانه ای جهت فرار به جلو نه فقط تیم رنگ آسیا را نیز نخواهد دید بلکه حتی قادر به حفظ موقعیت کنونیش نیز نخواهد شد.