۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه

دایی- کفاشیان؛شباهتهای دو قطب مخالف!

هژبر رضوانی

2010/12/10 0:09:00

1.یک حدس
دایی از پرسپولیس هرگز کنار نمی‌کشد. همین‌طور که تا آخرین لحظات به عنوان بازیکن و سرمربی در تیم‌ملی باقی ماند. استعفا باعث می‌شود که تمام مبلغ قرارداد دایی پرداخت نشود، پس او که یک بیزنس‌من موفق است و فوتبال برای‌ش به مثابه‌ی شغل و تجارت است، با دادن وعده‌ی قهرمانی، آن‌قدر در سمت خود می‌ماند تا یا مدت قراردادش به اتمام برسد یا اخراج‌ بشود؛ که در هر دو حالت تمام مبلغ قراردادش را گرفته است و دیگر لازم نیست برای گرفتن پول یا همان چرک کف دست معروف تا شکایت از فیفا پیش برود.


2.یک فرض
دایی در جدل با فدراسیون است و در این شکی نیست. فرض اما این است؛ همان‌جور که سایت طرفداران پرسپولیس مدعی شده، تمام فدراسیون از کفاشیان گرفته تا عنایت و شریفی، در کار توطئه علیه پرسپولیس هستند. تیم دایی که به قول خودش بهترین تیم لیگ برتر است نشان داده که توان مقابله با این توطئه‌ها که در قالب ناداوری و احکام انضباطی غیرعادلانه نمود پیدا کرده‌اند، مقاومت کند و مقابل این قدرت قاهر بازنده است. با این حساب باز قول دایی مبنی بر قهرمانی لااقل تا زمانی که آدم‌هایی نظیر کفاشیان و تاج در راس امور هستند، بعید است.

3.یک واقعیت
دایی و کفاشیان دو قطب متفاوت و متخاصم هستند. در ظاهر که نگاه کنی، شباهتی نمی‌بینی. دایی وقتی می‌بازد عصبانی می‌شود و روترش می‌کند و کفاشیان باخت‌ها را با خنده زیرسبیلی رد می‌کند. اما این دو در یک چیز مشترک‌ هستند؛ نپذیرفتن واقعیت و زیست در توهم. تیم جوانان باخت و کفاشیان وعده‌ی پیروزی تیم نوجوانان را داد. نوجوانان باختند و کفاشیان از مدال طلای تیم امید گفت. تیم امید چهارم شد و مدالی نگرفت و به مشکلات بی‌شمار فوتبال افزود و کفاشیان زیر بار این همه شکست و ندانم‌کاری و نداشتن، با خنده‌ی همیشه‌گی مصاحبه می‌کند و می‌گوید همان‌طور که قطر به عنوان یک کشور آسیایی میزبان جام‌جهانی شد، ما هم می‌توانیم! تیم دایی هم چهار بازی پشت هم می‌بازد، 9 گل می‌خورد و تنها یک گل می‌زند و دایی می‌گوید تا وقتی پرسپولیس را قهرمان نکنم از این تیم نمی‌روم. آیا قهرمان شدن دایی با پرسپولیس با میزبانی فدراسیون کفاشیان برای جام‌جهانی هم‌زمان خواهد بود؟!
4.یک نتیجه
دایی نمی‌تواند نتیجه بگیرد. حالا دلیل‌ش یا ضعف اوست یا توطئه‌های فدراسیون. به نظر نمی‌رسد از استعفا هم خبری باشد تا پرسپولیس بدون او یا ضعف‌های فنی‌اش را بپوشاند یا لااقل از شر خصومت شخصی فدراسیون خلاص بشود. این وسط فقط یک گزینه باقی می‌ماند؛ حبیب کاشانی و گزینه‌ی معروف قطع هم‌کاری با سرمربی تیم.
کاشانی تا به حال با سه مربی کار کرده و فقط کرانچار را کنار گذاشته. کاشانی مخالف سرسخت مربی خارجی‌ست و این را پنهان نمی‌کند. او بعد از انتخاب دایی به این سمت، از گزینه‌های دیگرش برای سرمربی‌گری پرسپولیس نام برد. محمد مایلی‌کهن،حمید درخشان،مجید جلالی، محمد خاکپور و حمید استیلی. اگر به فرض با دایی قطع هم‌کاری بشود، کاشانی در وهله‌ی اول باید به گزینه‌های قبلی‌اش فکر کند؛ که همه‌گی در لیگ برتر تیم دارند. گزینه‌ی خارجی هم که منتفی‌ست. دیگر گزینه‌های ایرانی چه کسانی هستند؟ پیشکسوتان پرسپولیس که اثری ازشان نیست و در دیدترین‌شان ناصر محمدخانی‌ست و آن هم به دلیل یک مسئله‌ی غیرفوتبالی. دیگر مربی‌های ایرانی هم یا تیم دارند یا منشوری هستند یا لابد در حد و اندازه‌های نیمکت پرسپولیس ارزیابی نمی‌شوند. پس کسی نمی‌ماند و کاشانی هم بی‌شک دنبال گزینه‌‌های ناموجود نخواهد نرفت.

5.یک واکنش
پارسال بود که محمد مایلی‌کهن وقتی لباس‌های تولیدی دایی را پوشید، مارک آن را کند و جنس آن را بنجل ارزیابی کرد. حالا هم به نظر می‌رسد چاره‌ای نیست. این لباسی‌ست که به تن پرسپولیس و هواداران‌ش رفته و به نظر هم تن‌پوش آزاردهنده‌ای‌‌ست. اما حتی اگر مارک‌ش کنده بشود، باز با اثرات‌ش نمی‌توان کاری کرد. این تیمی که حالا در رده‌ی ششم جدول ایستاده و پتانسیل این را دارد که فردا به رده‌ی هفتم برود، محصول علی دایی‌ست. کیفیت یا بی‌کیفیتی‌اش را هم وعده و تبلیغات شیرین تعیین نمی‌کند. جایگاه‌اش در جدول لیگ و تعداد هواداران‌ و نارضایتی عمومی، سر ِ درون را صریح و روشن افشا می‌کنند؛ حتی اگر در استادیوم‌های خلوت صدای لیدرهایی به گوش برسد که رابطه‌‌شان با دایی آن‌قدر خوب است که به نظر می‌رسد تا پایان قرارداد او پای‌ش بایستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر