۱۳۸۹ آذر ۱۶, سه‌شنبه

ال کلاسیکوی آسیا

ال کلاسیکو به مسابقه فوتبالی گفته می‌شود که بین دو تیم رئال مادرید و بارسلونا برگزار می‌شود. رقابت بین این دو تیم از این ناشی شده است که دو شهر مادرید و بارسلونا دو شهر بزرگ اسپانیا بوده، و این در حالی است که دو باشگاه موفق‌ترین و محبوب‌ترین باشگاه‌های کشور هستند. این مسابقه، یکی از بزرگترین مسابقه‌های فوتبال در جهان است که هر سال صدها میلیون نفر از کشورهای مختلف شاهد برگزاری آن می‌باشند. اصطلاح کلاسیکو در سال‌های اخیر رایج شده و در اصل برای مسابقه‌های مهم و تاریخی آمریکای جنوبی به کار می‌رود. این اسم به دلیل افزایش نفوذ فوتبال اسپانیایی در آن جا و همچنین تبلیغات جهانی مربوط به ال کلاسیکو، به وجود آمد. حال با این اوصاف شاید از خود بپرسید که این ال کلاسیکوی آسیا کدام صیغه ای است؟ اگر کمی به عقب برگردیم و تاریخ را ورق بزنیم به چیزهایی دست خواهیم یافت که کم از ال کلاسیکو ندارد. فوتبال تنها يك بازي نيست، يك جنگ است.يك تاريخ است و هميشه سياسي است.نمونه اش هم بازي معروف ال كلاسيكو ميان تيم هاي رئال مادريد و بارسلونا است . عده اي فوتبال را تنها به عنوان يك سرگرمي تماشا مي كنند.عده اي آن را تنها به خاطر هيجانش دوست دارند و عده اي هم اصلا از آن استقبال نمي كنند و
حتي فوتبال دوستان را به سخره مي گيرند.اما عده ي ديگري نيز هستند كه فوتبال را وسيله اي مي دانند براي ديدن جنبه هاي مختلف زندگي!آنهايي كه فوتبال را تنها به عنوان سرگرمي دوست دارند يا آن را به سخره مي گيرند شايد نمي دانند كه فوتبال به طور مستقيم يا غيرمستقيم در جنبه هاي مختلف زندگي انسان تاثير دارد.جنبه هاي اجتماعي،تاريخي، اقتصادي و البته سياسي! ماجراي ال كلاسيكو و اين دوتيم اسپانيايي عين تاريخ است.اين بازي سالهاست كه تنها يك بازي نيست. بلكه يك جنگ است.يك جنگ حيثيتي ميان دو گروه مادريدي ها و كاتالان هاي بندر بارسلون!در زمان پادشاهي
آلفونس سيزدهم و حتي پيش از آن دو تيم به نام هاي اف.سي.مادريد و اف.سي. بارسلونادر اسپانيا به وجود آمدند كه اولي كاملا سلطنتي و دومي تيمي كارگري و مردمي بود.اف.سي. مادريد تيم پايتخت(مادريد)و بارسلونا تيم بندر بارسلون و كاتالان ها بود.كاتالان هايي كه هميشه ادعاي استقلال و آزادي مي كردند و خواهان حكومت جمهوري بودند.آنها مبارزات گسترده اي انجام دادند و سرانجام موفق شدند آلفونس سيزدهم را از خاك اسپانيا فراري دهند و حكومت جمهوري را مقرر كنند. اين زمان كه ميان دو جنگ جهاني اتفاق افتاد به اينجا ختم نشد.يكي از سلطنت طلبان اسپانيابه نام مارشال فرانكو كه در مغرب(از مستعمرات اسپانيا)خدمت مي كرد به كمك هيتلر و موسوليني(رهبر حزب فاشيسم ايتاليا) خود را به اسپانيا رساند و بندر بارسلون را فتح كرد.اينجا بود كه استقلال طلبان بارسلون خشمگين شدند. فرانكو تصميم گرفت پايتخت را نيز تسخير كند و حكومت سلطنتي را در خاك اسپانيا برقرار كند.به اين ترتيب جنگ هاي داخلي اسپانيا آغاز شد.در اين جنگ فرانسه و انگلستان كه دو كشور جمهوري خواه بودند با فرستادن سلاح به اسپانيا از چريك هاي كمونيست و جمهوري خواه حمايت مي كردند آلمان هم با ارسال اسلحه ي مدرن خود به هواداران فرانكو،آنها را ياري مي
كرد.سرانجام در اكتبر ۱۹۳۹درحاليكه يك ميليون نفر از مردم اسپانيا كشته شدند،مارشال فرانكو قدرت را به دست گرفت و با ژاپن، آلمان و ايتاليا پيمان دوستي بست. ماجرا به اينجا ختم نميشود. مارشال فرانكوي سلطنت طلب حتي زبان مردم كاتالان را ممنوع كرد و اين آغازي شد بر بازيهاي حساس دو تيم اف.سي.مادريد و اف.سي.بارسلونا!آغازي كه منجر شد پس از گذشت سالهاي متمادي نيز بازي ميان اين دوتيم تنها يك بازي ساده نباشد و به يك جنگ حيثيتي تبديل شود.به طوري كه يكي از هواداران بارسلونا در جواب اين سوال كه چرا اين بازي انقدر برايش اهميت دارد اينگونه پاسخ داده
است:"فرانكو خودمختاري ما را نابود كرد.زبان ما را ممنوع كرد حامي رئال مادريد بود!"و اين يعني نفرت مردم ناحيه ي كاتالان از رئال مادريد! لازم به ذكر است كه كلمه ي رئال يا رويال در زبان انگليسي ابتدا جزء نام باشگاه مادريدي نبوده اما مالكان اين باشگاه به دليل اينكه تعلق خاطر خود را نسبت به خاندان سلطنتي نشان دهند از كلمه ي احترام آميز رئال در ابتداي نام اين باشگاه استفاده كرده اند. البته واقعيت اين است كه مردم كاتالان يا همان بندر بارسلون ناحيه ي مستقل نمي خواهند. آنها حتي در جام جهاني هم با پرچم اسپانيا حضور پيدا مي كنند و بازيكنان رئال مادريد را نيز تشويق مي كنند.در حقيقت آنها خواهان نوعي سنبل هستند كه نشان دهد آنها از مادريدي ها مردماني جدا با هويتي مستقل هستند. ماجراي جنگ ميان مادريدي ها و كاتالان ها يكي از نمونه هايي است كه نشان مي دهد سياست در فوتبال تاثيرگذار است و بالعكس.اين بازي در زندگي طرفداران اين دو تيم كاملا تاثيرگذار است و بخشي از هويت و البته حيثيت آنها را تشكيل مي دهد. شايد جالب باشد كه بدانيد كه كلمه ي ال كلاسيكو از فوتبال آمريكايي گرفته شده كه مردم آمريكاي جنوبي از آن استفاده مي كردند.آنها به بازي هاي حساس فوتبال آمريكايي لقب ال كلاسيكو را داده بودند.اما خود آنها نيز اين نام را از جنگي گرفته اند . حال با این تفاسیر می خواهم چند نقطه ای در باره ی ال کلاسیکوی آسیا حرف بزنم. بازی که در یک کشور و با نامهای تراختور آزربایجان و پرسپولیس تهران به میدان می آیند که کم از ال کلاسیکوی اروپا ندارد. اینجا هم تقابل دو فوتبال نیست. اینجا هم جنگ هویتی است. دو شهر متفاوت با دو ملیت خاص با زبانهای متفاوت. تنها اشتراک این دو به عقاید مذهبی و البته همکیشی به مدت زیاد است. تا چند دهه اخیر این چنین بحثی بین این دو شهر وجود نداشت ولی بعد از به قدرت رسیدن حاکمیت پارسی فشار بر سایر بیشتر شد تا جایی که تبعیضات قومی و ملی صورت تازه خود را در ورزش نیز نمود داد. این جنگ زمانی شکل تازه به خود دید که در رسانه ها بر علیه این هواداران موضع گرفته شد و خواستهای این ملت بایکوت گردید. اینجا و در ورزشگاه سهند تبریز صحبت از هویت است. ورزشگاهی که تشابه زیادی به نیوکمپ دارد. در آن زمان تنها مکانی که کاتالانها حق حرف زدن به زبان مادری را داشتند ورزشگاه نیوکمپ بود و اینجا تنها مکانی است  که ملت توان سر دادن و خواستن حقوق اولیه خود هستند هر چند همین سر دادن و حق طلبی توام است با مشکلات و مضرات زیادی. اینجا ورزشگاه سهند است و میعادگاه حق طلبی. اینجا سهند است و تنها مکانی که یک ملت در کنار هم و با هم بودن را تعریف می کنند. اینجا سهند است و تبریز، جایی که متعلق به یک عده نیست بلکه متعلق به یک ملت است که از جای جای آزربایجان، از اردبیل گرفته تا همدان، از اورمو گرفته تا زنجان، از استارا گرفته تا کرج و تئهران و قم و ساوه و قزوین و قوشاچای و ..... گرد هم می آیند تا یکصدا فریاد زنند (( یاشاسین آزربایجان )) ، (( آزربایجان وار اولسون  ایستمین کور اولسون))اینجا ملت فقط و فقط از آزربایجان حرف می زنند و سخن می گویند.
وعده ی دیدار ما پنج شنبه 18/9/89 ساعت 15 ورزشگاه بزرگ سهند تبریز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر